🔴 دو راهبرد امریکا با خروج پاتریوتها از عربستان
🔻اما نکته اصلی این است که هدف اصلی امریکا از این اقدام بیش از همه ناشی از دو مساله است؛ بر خلاف ادعای تمرکز بر روسیه و چین (این چند آتشبار هیچ تاثیری بر معادله بازدارنگی در برابر این دو قدرت ندارد و سعودیها چند برابر هزینه معمول پول تجهیزات و حقوق نیروهای کاربر آن را میدادند) موضوع ربطی به این دو کشور ندارد. اگر امریکاییها این آتشبارها را به مرزهای روسیه و چین برده بودند میشد قبول کرد، اما مساله شامل موارد مهمتری است؛
🔻نخست آنکه همزمان با افزایش قدرت آتش موشکی ایران و محور مقاومت در منطقه تهدید بسیار وجودی علیه رژیم صهیونیستی شکل گرفته است. این رژیم به دلیل عمق کم سرزمینی هیچ یک از اصلیترین فاکتورهای قدرت مبتنی بر اصل جغرافیا برای دفاع از خود را ندارد. شاید این رژیم بتواند با جنبشهای فلسطینی یا حتی کشورهای عرب اطراف خود در یک جنگ متعارف به دلیل برتری تکنولوژیک، اشراف اطلاعاتی و قدرت بالای هوایی پیروز شود، اما در برابر موشکها و قدرت ایران اصولا هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
🔻در واقع، امریکاییها با عقب کشیدن سامانههای پاتریوت از عربستان و سایر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و انتقال آنها به اردن میخواهند یک خط آتش در برابر حملات موشکی احتمالی ایران علیه رژیم صهیونیستی برقرار کنند. در واقع این رژیم ارزش وجودی و قابلیتهای بسیار بیشتری برای امریکا و کشورهای اروپایی دارد و لابی صهیونیستها در این زمینه بسیار قدرتمند است. با انتقال این سامانهها به اردن، عمق سرزمینی رژیم صهیونیستی در حوزه پدافندی گسترش یافته و دستکم میتوند با موشکهایی که از خاک عراق پرتاب میشود از اردن مقابله کند.
🔻موضوع دوم به مسائل منطقهای باز میگردد. همانگونه که کریستیان اولریچسن، محقق موسسه جیمز ای بیکر سوم برای سیاستهای عمومی در دانشگاه رایس میگوید: خواه ناخواه باید این مساله را درک کنیم که از دیدگاه بسیاری از تصمیم گیرندگان منطقه، ایالات متحده مانند گذشته به خلیج فارس متعهد نیست. از منظر سعودی، آنها اوباما، ترامپ و بایدن، سه رئیس جمهوری معاصر، تصمیمهایی میگیرند که به نظر نوعی رهاکردن دولتهای کشورهای عربی خلیج فارس است.
🔻اما این همه ماجرا نیست، بلکه ناظر به این مساله است که امریکا میخواهد به ایران این پیام را بدهد که دیگر از عربستان حمایت نخواهد کرد. این پیامی به تهران است تا با قدرت بیشتری در مذاکرات وین حاضر شود و این اطمینان به ایرانیها است تا مطمئن شوند که دیگر واشنگتن از عربستان حمایت نزدیک نظامی نخواهد کرد. البته این هم بازی طرف امریکایی است. درست است که چند سامانه پاتریوت که در طول سالهای گذشته مشخص شد در برابر موشکها و پهپادهای یمنیها اصولا کارایی چندانی نداشتهاند خارج شده اما سعودیها هنوز از طیف بسیار وسیعی از تسلیحات امریکایی بهره میگیرند.
🔻در همین راستا باید گفت که طرف امریکایی با این کار میخواسته سعودیها را راضی به مذاکره و گفتوگو با ایران کند. این مساله برای امریکایی که فکر میکند باید منطقه را ترک کند، از اهمیت بسیاری برخوردار است. به باور مقامات کاخ سفید تا زمانی که سعودیها به حمایت امریکا مطمئن باشند هیچ وقت سراغ مذاکره با ایران نخواهند رفت، باید تنهایی را احساس کنند تا به این مساله تن دهند. در این راستا باید به نشست بغداد به عنوان یکی از خروجیهای طراحی شده توسط امریکاییها برای آینده منطقه نگاه کرد که در مورد آن باید بیشتر صحبت کرد.
🔻به هر حال امریکاییها فقط یک نشانه را جابجا کردهاند و با فروش یک گردان پاتریوت به سادگی این رفتن را جبران خواهند کرد. همانگونه که جان کربی، سخنگوی پنتاگون نیز اذعان داشته که این جابجایی صورت گرفته اما گفته است: آمریکا به تعهداتش به متحدان در خاورمیانه کاملا پایبند است. وزارت دفاع آمریکا دهها هزار نیروی نظامی و موقعیت قوی خود را در منطقه حفظ میکند! بنابراین این موضوع که امریکا پشت سعودیها را خالی کرده نمیتواند چندان جدی باشد، فقط دست بن سلمان را رها کرده تا خودش راه رفتن را یاد بگیرد.
🔻در همه دهههای گذشته سعودیها بازیگر سناریوهای طراحی شده توسط امریکا بودند، در واقع امریکاییها طراحی میکردند، سعودیها پول میدادند و دیگران اجرا میکردند. اما حالا بیش از آنکه گرفتاری جهانی امریکا بیشتر شده باشد، گرفتاری داخلی امریکاییها بیشتر شده و آنها با گذشت زمان بیش از پیش درگیر مسائل و بحرانهای داخلی خواهند شد و نمیتوانند همزمان سر در 10 جا کنند. نهایت تعهد امریکا در منطقه به لحاظ نظامی، حمایت از رژیم صهیونیستی است و در مورد دیگر متحدان عرب آنها باید خود راه حفاظت از خودشان را یاد بگیرند. ساز و کار امنیتی جدیدی که امریکا دنبال آن است هم البته در منطقه به سادگی شکل نخواهد گرفت...
@syriankhabar