Ehsan Khaje Amiri - Salame Akhar (320).mp3
10.8M
تحملِ این داغِ عظیم و جان فرسا برای هممون سخت بود.. لحظه لحظه آب شدن حاجی‌بابا رو مثل شمعِ کنار قاب عکسش می‌دیدیم.. پدربزرگی که هم واسمون بابا بود هم دوست بود هم رفیق بود هم غم خوار .. پشت کلمهٔ "حاجی‌بابا" عزت بود، غیرت بود، مهربونی، دلسوزی، سربلندی و .. وقتی می‌گفتیم: حاجی‌بابا یه مرد قوی بود که ما صداش میزدیم.. همونی اراده‌ش از من نوجوون بیشتر بود، وقتی یه چیزی میگفت باید حتماً اون کار رو به آخرش می‌رسوند.. کلمهٔ حاجی‌بابا هیچ‌وقت از ذهنِ ماها پاک نمیشه.. خونه‌‌ی‌ حاجی‌بابا، ماشینِ‌‌ حاجی‌بابا ، مهمونی‌ حاجی بابا ، نذری‌ حاجی بابا. اما حاجی بابا دیگه الان هیچ‌کدوم از اینا نیست:)))))))) خونه‌ی حاجی‌بابا توی بهشت زهراست، خونه‌ی‌ابدی بابابزرگ توی بهشت زهراست.. دیگه هر چقدر هم شلوغ کنیم بیدار نمیشه، داد نمیزنه بگه ساکت :) دلم‌ برات تنگ میشه حاجی‌بابای قوی.. [ برایت بگویم ؟ از خانه ، از خیابان ، شهر، صدای پایِ ما ، از شب ؟ از کجا برایت بگویم ؟ جایی که تو نیستی ، گفتن دارد ؟! ] Edit: 11 Bahman.