#سعید_حمیدیان_فر
#حضرت_امالبنین
#زمینه
بالا بلندم عزیزم پاشو نگا کن دوباره
رو خاك اين قبر خالی چشمای مادر میباره
رفتی و بعد از تو مادر زانوم دیگه نا نداره
امالبنین بودم اما حالا که معنا نداره
مثل چشای قشنگت چشم منم تاره مادر
جونی تو دستام نمونده - آه ای علمدار مادر
واااای پسرم - كجایی
قمرم - كجایی
میسوزه از داغ روضهت - جيگرم - كجايي
بند دوم
دستای تو مثل حیدر سنگین و خیبر شکن بود
کی توی رزم و نبردش همپای عباس من بود؟
آروم جونم شنیدم غوغا بپا کردی اونروز
دریا رو شرمنده با اون،شرم و حیا کردی اون روز
با اون نفسهای آخر گفتی برادر به مولات
چی گفتی و چی شنیدی مادر بهقربون دردات
واااای پسرم - كجايی
قمرم - كجايی
میسوزه از داغ روضهت - جيگرم - كجايی
بند سوم
وقتی تو رفتی شنیدم خیمهت عمودش دراومد
دستای ناپاک دشمن با نیت معجر اومد
وقتی که افتادی از پا ، قد برادر کمون شد
تو اوج غربت حسینم ،راهیه گودال خون شد
وقتی که چشماتو بستن ، خیمه اسیر بلا شد
جسم عزیزای زهرا .س ، پامال اون مرکبا شد
وااای - بی یار و یاور حسینم
کشتهی بی سر - حسینم
تموم عالم فدای - غریب مادر - حسینم
@kaftarchahiemamreza