💫بخش شصت و هشت💫
وقتی بدون این حمله های کلی به شخصیت خود،به شکست پاسخ میدهیم و در عوض بر شرایط موجود تمرکز میکنیم و آگاهیم که نقصان بخشی از ذات انسان هاست و در مورد همه صدق میکند،احساس متفاوتی را تجربه خواهیم کرد.احساس گناه در مورد یک خطا در قضاوت یا انتخابمان به ما امکان میدهد با خود درباره این که کجای کارمان اشتباه بوده رو راست باشیم،بدون اینکه احساس کنیم برای همیشه شکست خورده ایم.این روش به جای اینکه در جایگاه انسان به ما حمله کند،بر رفتاری خاص تمرکز میکند. مهم تر از همه این که شما همچنان مسولیت کارهای خود را میپذیرید.شفقت به خود این نیست که مدام خود را از زیر منگنه نجات دهید.این روش روی اشتباهی خاص به منزله ی رویدادی منفک از شخصیت شما تمرکز میکند،به طوری که از آن درس بگیرید و مسیرتان را به سمت ارزش هایتان تغییردهید مسیری که رو به پیشرفت و گذر از اشتباهات است.از طرفی شرمساری ما را بی حرکت و فلج میکند.
شکست همیشه سخت است و واکنش استرس ما را تشدید میکند.در مواقع استرس، باورهای هسته ای منفی ما فعال میشوند و شروع میکنیم به بافتن افکاری از این دست: (( من بازنده ام ،من شکست خورده محض هستم،من بی ارزشم، من هیچم .))این افکار و احساس شرم همراه آن ،چنان قدرتمند است که به ما احساس تنهایی و انزوا میدهد. ما این افکار را به منزله ی واقعیت میپذیریم.فکر میکنیم در این وادی تنهاییم و در نتیجه احساسمان را پنهان میکنیم.اما از قرار معلوم ،در میان هفت میلیارد انسان روی زمین ،این باورهای هسته ای بخشی از فهرست پانزده تا بیست باور هسته ای منفی رایج اند که در سراسر جهان وجود دارند.پس ما تنها نیستیم.در جایگاه انسان،همه ما نیازمند احساس لیاقت برای دریافت عشق و گروهی امن، که به آن احساس تعلق کنیم، هستیم.
با بروز احساس شرم پس از شکست،حس میکنیم پذیرش دیگران و در نتیجه بقای ما در خطر است.این احساس تالم انرژی ما را تحلیل میبرد و مانع تلاش برای اصلاح امور میشود؛زیرا باور داریم که مشکل خودمان هستیم،نه رفتار یا انتخاب خاص ما.
ما انسان ها وارد اجتماع میشویم و با پذیرش خطرات،خود را در برابر آسیب شرم قرار میدهیم؛پس به مهارت هایی برای مدیریت شرم و کنار آمدن با آن نیاز داریم.
همه ی ما به مامنی نیاز داریم که در آن از شکست درس بگیریم،بدون اینکه ارزش ما در مقام انسان زیر سوال برود.این محل امن باید ذهن خود ما باشد.وقتی کسی که دوستش داریم در رنج است،به او محبت میکنیم چون میدانیم به آن نیاز دارد.هنگام شکست ،باید همین کار را برای خود انجام دهیم.این مطمئن ترین راهی است که برای دوباره برخاستن و پیشرفت میتوان از آن بهره برد.اما چگونه به خود کمتر سخت بگیریم و در عوض صدایی شویم که نیاز داریم بشنویم.
تحمل شرم
وقتی در واکنش به شکست احساس شرمساری میکنیم،معمولا با سوگیری فکری بزرگی طرف هستیم .ما رویداد،اقدام ،انتخاب یا حتی الگویی رفتاری را ملاک قرار میدهیم و از آن برای اظهار نظر کلی درباره شخصیت و ارزشمندی خود استفاده میکنیم؛یعنی در مورد کلیت شخصیت مان فقط با استفاده یکسری اطلاعات محدود قضاوت میکنیم و سایر بخش های وجودمان_ اعم از نقاط قوت،نقاط ضعف و نیات و خواسته هایمان_را نادیده میگیریم.ما با کسی که دوستش داریم چنین برخوردی نمیکنیم.وقتی کسی که بی قید و شرط دوستش دارید اشتباهی میکند، دوست ندارید آن اشتباه را به پای شخصیت و لیاقتش بنویسید.شما میخواهید او از این تجربه درس بگیرد و رو به جلو حرکت کند و مطابق آنکه میخواهد باشد،تصمیم بگیرد. شما همچنان بهترین ها را برای او میخواهید و هرگز او را در معرض رگبار توهین کلامی قرار نمیدهید.
#قصه_شب
#بخش_شصت_و_هشت
#چرا_کسی_تا_به_حال_اینها_را_به_من_نگفته_بود
#کتاب_بخوانیم