«اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقتولِ بِکربلا» دستِ خالی زِ من و تارِ عبایش با تو مُژه‌ای از من و خاکِ کفِ پایش با تو زحمت روضۀمان هم که فقط با زهراست قندش از مادر تو ، مزه‌ی چایش با تو کاش می‌شد که در این یک دهه جان می‌دادیم ضجه از ما زدن و مرثیه‌هایش با تو وا غریبا ز تو و جامه دریدن با من وا حسینا زِ من و سوز صدایش با تو... ِ