🎐 l یک وقت‌هایی که دور می‌نشستیم حرف از شهادت هم پیش می‌آمد. طبیعی بود‌. یک بار از سر شوخی گفتم:حاجی ما عصبانی بشیم دعا میکنیم شهید بشید. بلافاصله گفتم:بعد از ۱۲۰سال خوشش آمده بود. چرا بعد از ۱۲۰سال؟ دعا کن الان شهید بشم. حاجی حیفم میاد. به شما نیاز داره. به شما نیاز داره. به شما نیاز داره. به شما نیاز داره. باشید و خدمت کنید بعد از ۱۲۰سال. حاجی ول‌کن ماجرا نبود. نه اون اثری که الان داره توی آینده نداره. اون اثری که الان در بین‌ جوونها داره توی آینده نداره. یک‌سال و نیم گذشت تا به حرفش رسیدم. وقتی جمعیت ریختند توی خیابونها برای تشییع‌پیکرش جوان‌ها عکس به دست می‌ریختند. حرف قدم به قدم تشییع همراهم بود. الان اثر داره... راوی:مهدی ایرانمنش ... @kakamartyr3