🌹 اوایل جنگ بود که اسیر شدیم . ما را به بغداد بردند و در زندان وزارت دفاع حبس کردند . 12 نفر بودیم . بین ما فقط حاج آقا سالم بود . کسی او را نمی شناخت . ماشین که ایستاد ، پیاده شد ما را کول می کرد و در یک گوشه می خواباند . فاصله ماشین تا آنجا که پیاده مان می کرد حدود 100 متر بود. نمی خواست عراقی ها ما را اذیت کنند . راوی هم رزم مرحوم