ڪلاه نیم‌سوخته بسیجی این ماهپاره که نور چشم مادر و قوت قلب پدرش بود، در عملیات بیت المقدس تکه تکه شد بخوانید روایت شهادتش را... قبل از عملیات بیت المقدس به خاطر گرمای هوا، همراه با تعدادی از بچه های ذخیره، کلاه پارچه ای تهیه کردیم و هر کدام اسم و مشخصات خود را روی لبه کلاه نوشتیم و به شوخی می‌گفتیم اگر چیزی از بدنمان نماند لااقل از روی کلاهمان شناسایی بشویم... این شوخی ما در مورد این شهید عزیز به حقیقت پیوست یک روز بعد از بازپس گیری جاده دوم، وقتی ما برای جستجوی مفقودین رفتیم، تنها قسمتی از کلاه شهید عبدالحسین پیدا شد... این کلاه ۳۲ سال نزد یکی از همرزمانش ماند و در آستانه سالگرد شهادتش به خانواده‌اش تقدیم شد.. راوی: همرزم انتشار به مناسبت 🌹