#روایت_شهدا_۹
قسمت دوم
✅به فقرا ، نیازمندا، ایتام و فرزندان شهدا خیلی کمک میکرد
و ماه رمضان فرزندان شهدا و ایتام و فقرا رو دعوت میکرد
پنج سال پیش برادرش احمدرو تکلیف کرده برای فقراو جانبازان و...بایدکمک کنی...
✅دوست شهید: یک ویژگی داشته ایشون و بهترین مصداق این روایت هستش که:زهد اینه که آنچه داری رها کنی ...دنیا در اختیارش بود و اسباب بازی بود براش با دوستانش به بهترین نحوه رفتار میکرد
✅ تنها امیدش این بود که مشکلاتی که دیگران دارندرو رفع کنه🥺🥺
خلاق بود در رفع مشکلات مردم
میرفت میگشت بچه های دانشگاه که مشکل مالی داشتند رو پیدا میکرد ومشکلاتشون رو برطرف میکرد به سه شرط:
۱.برای اینکه توی جبهه مقاومت باشید
۲.ترویج توحید وتشییع
۳.حفظ سید حسن...
حاج حسین استاد ما در تمام زمینه ها بود و همیشه سبقت میگرفت
روز آخر من باهاش بودم حالات عجیبی داشت و پدر و مادرش خیلی خوب تلاش کردن برای تربیتش
آخرین تماسی که با مادر داشت رمزی گفت میخوام برم سفر مادرش گفت خون شما که از سید حسن رنگین تر نیست 😳😳
✅مادر شهید :خداروشکر که توی راه پسرم رفت و خدا از ما پذیرفت🤲🏻
✅همسر شهید: ما رو سربلند کرد ایشون و خداروشاکریم🤲🏻
پدر شهید : به خیلی ها زنگ میزد که بره خط مقدم
معمولا مردم پارتی پیدامیکنند برای کارو...🤷♂🤷♂
#ادامه_دارد...
#راوی_مقاومت🎙
#سفرنامه_لبنان
#لبنان_مقاوم✊
☘
@kalamabeheshti