✍️
شیعیان بیپناه در مواجهه با التقاط
انحراف اعتقادی گاهی به گونهای است که برای همگان قابل شناسائی است، مانند نفی آشکار ضروریات.
و گاهی اگرچه تشخیص سخن انحرافآمیز سخت است اما همسوئی قائل با جریان اجتماعی خاصی که نزد عموم مومنان خوشنام نیست، مومنان را وامیدارد که در تعامل با چنین سخنانی عصای احتیاط برگیرند.
اما خطر بزرگ آنجا است که هم نادرستی سخن آشکار نیست و هم مروجان آن، مورد اعتماد جامعه ایمانی هستند.اینجا است که در برابر آن انحراف، بیپناه خواهند شد.
اگر فلان روشنفکر ضدانقلاب برای برکشیدن پلورالیسم دینی به اسلام به آیه 62 سوره بقره یا 17 سوره حج یا 64 آل عمران و ... استناد کند(مانند عبدالکريم سروش) دیوار ضخیم حاصل از تفاوتهای سیاسی سبب ایمنی بسیاری از مومنان از لغزیدن در انحراف میشود. اما هنگامی که عینا همان سخنان از زبان فلان استاد خوشنام یا فلان معمم مورد اعتماد یا فلان مسئول در نهادهای رسمی تبلیغ دین، شنیده میشود، چه بسا تیر شبهه، مستقیم وسط قلب بسیاری از مومنان بنشیند.
دوستانی که با نیت خیر(همراه کردن غیر شیعیان با انقلاب اسلامی) دانسته یا نادانسته دائرهی ایمان را باز کرده و انحصار حقیقت در اسلام شیعی را نفی میکنند، اگرچه غالبا خودشان انسانهای مومن و اهل بیتی و اهل روضه و ... هستند اما توجه ندارند که این حرفها از کجا آمده؟ لوازم اعتقادی پذیرش آنها چیست؟ و در نهایت ترویج این دست سخنان، چه بلائی بر سر فرهنگ عمومی شیعیان خواهد آورد؟
به ويژه زمانی این خطر، نگرانکنندهتر است که آن انحراف پایهی سیاستگذاری فرهنگی قرار گیرد.
https://eitaa.com/kalame_sawa