❣ روزی امیر مؤمنان علی علیه‌السّلام در مسجد کوفه بر فراز منبر در حال سخنرانی بود. 🔺 مردی قوی‌دل و سخنور به نام «ذِعلِب» از مجلس برخاست و گفت: «ای امیر مؤمنان! آیا پروردگار خود را دیده‌ای؟» 🔹 امام فرمود: «وای بر تو! من آن نیستم خدایی که ندیده باشم، پرستش کنم.» 🔸 ذعلب: «ای امیر مؤمنان! خدا را چگونه دیده‌ای؟» 🔹 امام: «وای بر تو ای ذعلب! دیدگان، او را با چشم نبینند؛ بلکه دل‌ها او را به حقیقت ایمان درک کنند. 📚 داستان‌های اصول کافی، ص ۷۴. 📎 📎 📎 🖇 لینک مطلب: https://btid.org/fa/photogallery 💠 اندیشه تشیع ╭┅─────────┅╮ @kalamema 🌺 ╰┅─────────┅╯