📚 عقل كلى:
در فلسفه به موجودى كه ذاتاً و فعلاً (در مقام انجام كار) مجرد از ماده باشد، "عقل" گفته مى شود. در برابر آن "نفس" است كه ذاتاً مجرد است؛ اما فعلاً (يعنى در مقام انجام كارهاى مادى) مادى است و تعلق تدبيرى به بدن دارد.
"كلى" در اينجا به معنى احاطه شمولى و سِعهٔ وجودى است. (دروس معرفت نفس، ص ١٩٣)
در تحليل دقيقى كه در ترتيب مراتب نظام هستى (بر اساس قاعده الواحد) صورت مى گيرد، اولين مخلوق، موجود واحد بسيطى است كه در عين فقر ذاتى تمام كمالات وجودى را به نحو ظِلّى دارد. به اين مخلوق اول "عقل كلى" و نيز "وجود منبسط" گويند.
نهاية الحكمة، مرحله ١٢، فصل ١٩ و ٢٠.