🔶 جمع روش صدرالمتألهین و بوعلی شیوه تحقیق مسائل فلسفی استاد -قدس سرّه- هم از مزایای حکمت متعالیه صدرالمتألهین -قدس سرّه- و مبانی خاص آن برخوردار بود و هم فواید تحلیل منطقی ابن سینا را داشت. او مباحث عمیق صدرایی مانند «اصالت وجود»، «تشکیک وجود»، «حرکت جوهری»، جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن روح» و دیگر مباحث برین حکمت متعالیه را با روش تحلیلی بوعلی طرح و تحریر می‌نمود و سعی داشت مطالب عمیق فلسفی را با میزان منطق که شیوه خاص ابن سینا بود، تدریس و تألیف کند. استاد علامه -رحمه الله- از ارائه و اسناد مطالب به شهود و مکاشفه اِبا می‌کرد و می‌کوشید مطلبی را که راه فکری و علم حصولی ندارد و‌ با سبک و قیاس منطقی قابل عرضه نیست، در کنار مسائل سَره فلسفی و خالص عقلی طرح نکند. کوشش ایشان در قرار دادن دو رشته عرفان و برهان در جای مناسب خود و مجتمع ساختن آن دو در حضور قرآن کریم در تفسیر قیّم خود، بیانگر جامعیتی خاص است؛ جامعیتی که خاطره گرامی «فارابی» را در اذهان زنده می‌کند. استاد علامه -رحمه الله- بارها اظهار می‌کرد که فلسفه فارابی، هم از عمق حکمت متعالیه (که خود جمع بین برهان مشّائی و شهود اشراق بود) برخوردار است و هم از تحلیل منطقی بوعلی. ایشان با تبیین ویژگیهای فلسفه فارابی و بیان این جمله که «فارابی عصاره مجموع بوعلی و ملاصدراست»، گویی سیره علمی و فلسفی خود را به تصویر می‌کشاند، از این‌رو اگر کسی علامه طباطبایی -قدس سرّه- را فارابی عصر بنامد، سخنی به گزاف نگفته است. 📖 شمس الوحی تبریزی، ص ۱۸۶ و ۱۸۷.