#داستان_شهدا #شهید_مهدی_باکری #اخلاص آقا #مهدی دست بُرد یک قاچ خربزه بردارد.اما دستش را کشید:انگار یاد چیزی افتاده بود. گفتم:«واسۀ شما قاچ کردم،بفرمایید!» نخورد.هر چه اصرار کردم .نخورد. قسمش دادم که این ها را با پول خودم خریده ام و الآن فقط برای شما قاچ کرده ام ،باز قبول نکرد. گفت:«بچه ها توی خط از این چیزها ندارن.چرا من که پشت خطم بخورم؟» •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• @kami_ta_shohada •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•