💥امنیتی نگاه کنید، سیاسی تصمیم بگیرید
🔻 بخش اول
#روشنگری
#بادقت_بخوانید
🔻نگاه امنیتی در شرایطی که شما با یک پدیده سیاسی- اجتماعی مواجه هستید می تواند بسیار خطرناک باشد. همه چیز را از منظر دشمن تحلیل خواهید کرد، در حالی که مسئله اصلی میان شما و بخش هایی از جامعه خودتان رخ داده و اساسا راه حلی برای آن ندارید. به این ترتیب، به مسئله اصلی توجه نخواهید کرد؛ آن مسئله روز به روز بزرگ تر می شود و ممکن است زمانی برسد که مجبور می شوید به آن توجه کنید؛ اما دیگر دیر شده است.
🔺اما، درباره آشوب های آبان 98، خطای مهلک دقیقا زمانی روی خواهد داد که به موضوع امنیتی نگاه نکنید. به فهم من، این بار، تنها زمانی قادر خواهیم بود این پدیده را در شکل واقعی اش مشاهده کنیم که از زوایه دید دشمن به آن نگاه کنیم.
🔻داستان از این قرار است که: از نیمه اردیبهشت 98 ایران نوع خاصی از رفتار عملیاتی- راهبردی را آغاز کرد که تقریبا همه دارایی های راهبردی دولت امریکا در منطقه را به مخاطره انداخت. از دید دولت امریکا، ایران در اثر اجرای راهبرد فشار حداکثری یا باید فرو می پاشید یا پای میز مذاکره می نشست. از اردیبهشت امسال، امریکایی ها دیدند نه تنها ایران فرونپاشیده بلکه شروع به واکنش نشان دادن کرده و این واکنش ها، هم در حال از بین بردن برجام به عنوان مهم ترین سرمایه راهبردی غرب علیه ایران است، هم به نظام بازدارندگی سنتی امریکا در منطقه لطمه تاریخی زده و هم متحدان امریکا را ترسانده و به فکر مصالحه با ایران انداخته است. امریکا می دید اماراتی ها، جز اینکه نقش خود را یمن تعدیل کرده اند، در عالی ترین سطوح امنیتی به تهران می روند و درخواست کاهش تنش دارند؛ سعودی هم که پس از حمله آرامکو سخت به وحشت افتاده بود دائما واسطه می فرستد و به دنبال راهی برای آغاز گفت وگو با ایران است. حتی اسراییل هم بیش از آنکه به رویارویی با ایران بیندیشد به این فکر می کرد که اگر حمله ای با کیفیت آرامکو علیه سرزمین های اشغالی انجام شود، تا چه حد آسیب پذیر و بی پناه خواهد بود. امریکا مدت ها در اندیشه بود راهی پیدا کند و ورق را برگرداند. ضمن اینکه دولت امریکا به شدت نیاز داشت شرایطی ایجاد کند که بتواند استدلال کند سیاست فشار حداکثری موفق بوده و با تداوم این سیاست می توان ایران را پای میز مذاکره بر سر یک توافق جامع نشاند که خروجی آن «انقلاب زدایی» کامل از ایران باشد.
#ادامه_دارد