💥امنیتی نگاه کنید، سیاسی تصمیم بگیرید 🔻بخش دوم 🔻از سوی دیگر، دولت روحانی در ایران در بدترین وضعیتی به سر می برد که اساسا یک دولت می تواند در آن قرار داشته باشد. روحانی رییس جمهوری است که اکثریت مطلق جامعه -حتی کسانی که به او رای داده اند- درصدد خلاص شدن از دست او هستند و مطابق نظرسنجی های موجود، یک اجماع تقریبا کامل در جامعه ایجاد شده در این باره که باید کشور را از دست او نجات داد. طبیعی است که روحانی هم نباید می ایستاد و زوالی چنین دردناک و سریع را نظاره می کرد. به دلایلی که قبلا نوشته ام، ارزیابی من این است که آقای روحانی تصمیم گرفت یک اقدام انتحاری انجام بدهد و در حالی که نمی دانست نتیجه چه خواهد شد، با گران کردن بنزین به این شکل خاص و در این زمان خاص، کشور را به هم بریزد تا ببینند از دل این به هم ریختگی فرجی حاصل خواهد شد یا نه. تردیدی نیست که روحانی می دانست ریسک امنیتی این کار تا کجاست و همه آنها هم که باید هشدار می دادند، هشدارهای لازم را داده بودند. آقای روحانی، برغم همه هشدارها و حتی مصوبات شورای امنیت کشور، طرح گران کردن بنزین را اجرا کرد فقط به این دلیل که تصور می کرد جز با تلاش برای یک عدم تعادل بزرگ اجتماعی و سیاسی، شانسی برای تداوم حیات سیاسی نخواهد داشت. 🔺این دو مسیر داخلی و خارجی در ناآرامی های 26 و 27 آبان 98 روی هم افتاد. این یک ساده اندیشی نابخشودنی خواهد بود که تصور کنیم همه چیز تصادفی بوده است. دراین سطح، هیچ چیز تصادفی رخ نمی دهد. جامعه ای سخت تحت فشار که در ماه های گذشته تورم کمر آن را خم کرده بود و از آقای روحانی هم جز خنده های مستانه و انکار پی در پی وعده ها چیزی نمی شنید، یکباره حس کرد از سوی دولت به شدت نادیده گرفته شده و شباهنگام، زندگی اقتصادی نیمه جانش دوباره شبیخون خورده است. مثل همیشه، دشمنی که در کمین نشسته، با مهارت بر یک زمینه داخلی سوار شد و توانست برای مدتی کوتاه، اعتراض را به آشوب و امر اجتماعی و اقتصادی را به امر سیاسی و امنیتی تبدیل کند. هیچ کس نمی تواند ادعا کند حمله به پادگان های نظامی، بانک ها، فروشگاه ها و کشتن مردم بی گناهی که در در حال عبور از خیابان بوده اند، کار «مردم» بوده است. الگویی از خشونت که این بار مشاهده شدن، شدیدتر و سازمان یافته تر و حرفه ای تر از آن بود که بتوان آن را به مردم عادی نسبت داد و اساسا اگر روزی مردم عادی یک شهر -چه رسد به یک کشور- تصمیم بگیرند دست به چنین حجم و سطحی از خشونت بزنند، در همان ساعات اول چیزی از ملک و ملت باقی نخواهد ماند. اتفاقا سطح بسیار بالای خشونت موجب شد تفکیک معترض از آشوبگر، همان جا کف خیابان رخ بدهد.