💥امنیتی نگاه کنید، سیاسی تصمیم بگیرید ♦️بخش سوم و پایان 🔻اطلاعات فراوانی در دسترس است که نشان می دهد امریکایی ها -همانطور که در عراق، لبنان و هنگ کنگ طی ماه های گذشته نشان داده اند- در مدل جدید خلق آشوبی که این روزها در حال پیاده سازی آن هستند، تلاش بسیار ظریف و جدی آغاز کرده اند تا نتوان معترض را از آشوبگر تفکیک کرد با این هدف که کرد برخورد فله ای با مردم به ایجاد زخمی چنان عمیق بینجامد که بتوانند ناآرامی را ماه ها و بلکه سال ها کش بدهند و از دل آن تعلیق امور، اسقاط دولت ها و تغییر رژیم هایی را که نامطلوب می دانند بیرون بکشند. با کنار کشیدن تقریبا کامل مردم از این صحنه، ضد انقلاب و اوباش به طور طبیعی بیش از چند ساعت دوام نیاوردند و پروژه شکست خورد. در داخل هم، آقای روحانی می خواست از دل این پروژه هم پولی در بیاورد و پخش کند و هم با امنیتی کردن فضا جریان انقلابی را رویاروی مردم قرار بدهد. نظرسنجی های انجام شده پس از اعتراضات نشان می دهد نتیجه کاملا معکوس از آب درآمده و بر درجه تنفر مردم از دولت روحانی حدود 10 درصد هم اضافه شده است. به این ترتیب، امریکا و روحانی در بزرگ ترین ریسکی که می توانستند بکنند شکست خورده اند و زمان چندانی هم برای جبران ندارند. 🔺اکنون داستان در یک سطح تمام شده. خطرناک ترین پروژه عملیات نیمه سخت مبتنی بر قتل، غارت و خرابکاری از خرداد 60 به این سو، در 48 ساعت خنثی شده است اما از آن مهم تر به همه ما فرصتی داده است که یک سوال مهم و مهیب از خود بپرسیم. 🔻با دولتی که بدترین کارنامه را دارد، بدترین تصمیم های ممکن را می گیرد و پس از آنکه فاجعه آفرید نه تنها مسئولیت پذیر نیست بلکه بی محابا این و آن را متهم می کند، دروغی به بزرگی «من مطلع نبوده ام» می گوید و باز تلاش می کند بازی های مشابه کلید بزند و پیش ببرد، چه باید کرد؟ جامعه ایرانی امروز به یک آگاهی تاریخی رسیده و می تواند این آگاهی را بدل به یک انتخاب سیاسی کند. انتخابات مجلس فرصتی بزرگ برای «نجات از روحانی» است. تنها یک انتخاب ملی بزرگ و تبدیل این آگاهی اجتماعی، به امر سیاسی است که می تواند با حفظ ثبات، امید خلق کند و راهی به سوی جبران ویرانی بگشاید که دولت روحانی در زندگی مردم ایجاد کرده است. البته طبیعی است که موضوع آسان پیش نخواهد رفت ولی خطوط اصلی داستان آشکار است و تغییر دادن آن برای همه طرف ها دشوار خواهد بود.