🍃چکیده جلسه ۳۶ تفسیر المیزان سوره حمد 💠موضوع جلسه: صبر مانعی در وروط جنبه های طبیعی مذموم انسان،در حوزه تصمیم گیری 🔹شکل گیری نظام عبودی به عون الهی نیاز دارد و تا زمانی که عون الهی شامل نشود آن نظام عبودی شکل نمی گیرد؛ ایاک نعبد و ایاک نستعین. طبق آیات ۴۴و ۴۵ سوره بقره راه این که انسان مشمول عون الهی شود، راهبرد صبر و صلاه است؛ و استعینوا بالصبر و الصلاه. اگر راهبرد صبر و صلاه در زندگی توامان شود، آن گاه است که خداوند متعال مع الصابرین می شود و راه های بعدی مثل استعانت و توکل و..‌.باز می شود‌. 🔹 صبر زمانی محقق می شود و باکیفیت عالی می شود که مصلین به صحنه بیایند. این صبر انسان را مشمول عون و مددالهی می کند؛ این صبری که در اثر ارتباط با خدا حاصل می شود، این صبر امداد الهی را برای انسان رقم می زند. 🔹صبر بر این اساس است که انسان ها راحت طلب هستند سراغ راحت طلبی می رود و به انسان می گوید این راحت طلبی تو را زمین می زند. انسان ها باطن بین نیستند،سراغ آن رفته و می گوید این باطن بین نبودن تو، تو را اذیت می کند. انسان از عجله خلق شده است وباید این روحیه را به گونه ای مدیریت کند. "خلق الانسان عجولا "،"خلق الانسان هلوعا"،"خلق الانسان من عجل". 🔹انسان ها دارای بعضی از ویژگی ها هستند که آن ها را صد در صد زمین می زند. این خاصیت انسان است که کوچک ترین مشکل رابزرگترین مصیبت می بیند و بزرگ ترین راهبرد برای حل آن صبراست. 🔹انسان نمی تواند باطن ببیند،پس ممکن است پشت صحنه چیزی باشد که نمی تواند ببیند، اگر راهبردی مثل صبر داشته باشد کم کم بزرگ می شود و می تواند پشت صحنه را ببیند. 🔹انسان تصور می کند که اگر مطابق میل خود پیش برود می تواند خوب زندگی کند، در حالی که اشتباه است چرا که انسان در دنیای پر از فراز و نشیب زندگی می کند.لذا برایش نسخه ی صبر می دهند. 🔹با بررسی این که انسان از نظرطبیعت چگونه است (نه از نظر روح خداوندی) می توان پی برد که چرا برای او نسخه ی صبر تجویز می شود. 🔹ادبیات صبر دقیق است؛ صبر فرار نیست، صبر در وادی خیال و توهم رفتن نیست. 🔹 صبر یعنی انسان بفهمددر کجا قرار دارد، بفهمد چیست، باید دنیا را شناخت. دنیا نهایت راحتی و بهشت نیست بلکه پایین ترین مرتبه ای است که انسان می تواند در آن زندگی کند. دنیا یعنی نمی شود همه چیزرا بخواهی و بشود، دنیا یعنی چیزهایی را که نمی خواهی بشودوگریزی از آن نیست. 🔹صبر مدیریت می خواهد و دست بر روی دست گذاشتن نیست.صبر یعنی پذیرش واقعیت، یعنی واقعیت را می بینم،می پذیرم و مدیریت می کنم و سعی می کنم از این واقعیات به نتیجه ی دلخواه خود برسم. صبر یعنی تبدیل تهدیدها به فرصت یعنی هر چیزی که چاه توست بشود سکوی پرتاب عزیز مصری تو و هر چه ته گودال قتلگاه است بشود اوج رشدتو. 🔹جریان خضر و موسی را ببینید تا متوجه شوید چه باید کرد.در عالم زندگی شما خضری هست و موسایی وموسی فقط دریک حالت می تواند خود را به خضر بسپارد و آن زمانی است که صبر کند و اگر صبر نکند خضر زندگی موسی را پس می زند و موسی می گویدچرا؟خضرمی گوید صبر نداری. 🔹 اگر باطن زندگی دستت هست بیا وسط میدان و اگر نه، حرف نزن، نق نزن. اگر باطن زندگی دستت هست حرف بزن.بسیاری از انسان ها هیچ اطلاعی از باطن وآینده ی زندگی خود ندارند و پر از ادعا هستند، پراز فریادهستند، پر از نق، اشکال و نقدهستند. 🔹 واقعیاتی هست؛ می توان نق زد ومی توان تفسیر دیگری از واقعیت داشت و با نق زدن واقعیت تغییر نمی کند ولی اگر به گونه ای دیگر نگاه شود شایدحل شود. 🔹صبر در کمیت و کیفیت کار موثر است. در روایت آمده است: اگر صبر کردی قدرهای الهی بر تو جاری می شود و تو ماجور هستی، به نتیجه ای که می خواهی می رسی و پاداش می گیری ولی اگر جزع و فزع کردی قدرها بر تو جاری می شود و تو ماجور نیستی و مازور هستی یعنی پر از مصیبت و مشکل هستی‌. 🔹 یوسف جان تو که ته چاه افتاد، حداقل باید کاری بکند، یک داد را باید بزند.انسان در هر کاری باید کارش را دنبال کند ولی باصبر مثلا اگر بیمار است دنبال درمان برود. 🔹زمانی که روحیه ی عجله ای انسان می خواهد به صحنه بیایدصبر اجازه نمی دهد و می گوید برو تا عقل به صحنه بیاید.صبر مانع از این می شود که روحیه ی جزع و فزع انسان به صحنه بیاید چون می داند هریک از این روحیه ها که به صحنه بیاید عقل را تحت تاثیر قرار می دهد. صبر اجازه ی به عقل است،اجازه ی به قلب است، اجازه ی به جان است تا بتواند خوب تصمیم بگیرد. 🔹 اگر روحیه ی عجله، روحیه ی جزع وفزع، روحیه ی حرص را به مملکت وجودت راه دادی حق نداری بگویی چراحال من این چنین است. زندگی انسان با حرص، بابی تدبیری وواقع بین نبودن مدیریت نمی شود، واقعیات را بفهم، حرص تو مانع از فهم واقعیات است. 🔹صبر یعنی اجازه ندادن به خیلی از چیزهایی که می خواهد انسان را زمین بزند و میدان دادن به آن چه که می خواهدانسان را بالا ببرد