کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
من حدیث را خدمتتان تقدیم کنم تا ببینید. حدیث در کافی است و در بقیه مجامع هم نقل شده، «عَنِ الصَّادِق
عجیب این است که بعضی هایشان که من دیگر نمی خواهم نام ببرم مدعی عرفان اند و ادعا می کنند فرعون ایمان آورده و مومن از دنیا رفته و طاهر بوده چون بعد از ایمانش گناه نکرد. چون وقتی داشت غرق می شد گفت: «قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ»(یونس/90) من ایمان آوردم اما خدا فرمود: حالا دیگر فرصت ایمان نیست. بعد همین هایی که می گویند فرعون مومن و پاک است، چند جای همان کتاب می گویند حضرت ابوطالب مشرک بود. این جز بیماری هیچی نیست! من نمی دانم چرا بعضی ها اینها را دارای مقامات می دانند! کسی اینطور عناد نسبت به اهل بیت دارد به طوری که می گوید فرعون مومن از دنیا رفته درحالی که گوساله پرستی را عین خدا پرستی می دانست! فرعون وقتی می گفت: «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى »(نازعات/24)، همه شئون الوهیت را در خودش می دید! پس این که بعضی می گویند حضرت ابوطالب مشرک بوده، جز عناد و بیماری هیچ چیز دیگری نیست و هیچ توجیهی ندارد! ما این را یکی از معیارها می دانیم، اگر کسی حضرت ابوطالب را مشرک بداند طبق فرموده امام رضا علیه السلام خودش قطعا جهنمی است. یک ناپاکی و قذارت در خود اوست که شخصیتی که حضرت فرمود نورش بر نور همه انبیاء جز نور چهارده معصوم غلبه می کند، مشرک بداند. این آدم خودش ناپاکی در وجودش است که این شخصیتی که تا این حد حامی نبی اکرم بوده و ایمانش را مخفی می کرده تا بتواند با قریش رفت و آمد داشته باشد، موکد باشد بر این که مشرک است و چندین آیه قرآن را تحریف کند و تطبیق به حضرت بدهد! این اتفاقی است که افتاده و حالا امیدواریم اهل انصاف کار و تتبع کنند. پی نوشت ها: (1) الكافي (ط - الإسلامية)، ج 1، ص: 445 (2) معاني الأخبار، النص، ص: 403 (3) كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص: 174 (4) كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص: 175 (5) الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 615 (6) الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 305 《محفل زمانه شناسی》