پایگاه مراجعه «فیرحی» به مشروطه فقه است / مسیرهای خارج فقه به بن‌بست می‌رسد(بخش اول) حجت‌الاسلام نجف لک زایی با اشاره به ویژگی‌های اندیشه مرحوم فیرحی، بیان کرد: پایگاه مراجعه ایشان به مشروطه، فقه است و می‌گفت مسیری که بخواهد برای حل مسائل ایران نشانی بیرون از فقه بدهد بن‌بست‌ است، همچنان که برخی اساتید ایشان نیز همین راه را پیمودند. به گزارش ایکنا، برنامه تلویزیونی زاویه شبکه چهارم سیما، شب گذشته، ۲۱ آبان‌ماه، به موضوع «الهیات حکومت در ایران معاصر؛ گفت‌وگویی درباره برنامه پژوهشی دکتر فیرحی» اختصاص داشت. حجت‌الاسلام والمسلمین داود فیرحی، پژوهشگر اندیشه سیاسی در اسلام و استاد دانشگاه تهران، که همگان از او به عنوان پژوهشگری نواندیش و آزاداندیش یاد می‌کنند، صبح روز گذشته، ۲۱ آبان‌ماه، به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت. در ادامه متن صحبت‌های حجت‌الاسلام والمسلمین نجف لک زایی، استاد علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، را در این برنامه می‌خوانید؛ آشنایی بنده با دکتر فیرحی به اواخر دهه شصت بازمی‌گردد که آن زمان در مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی تحصیل می‌کردم و ایشان مدرک کارشناسی‌ ارشد را اخذ کرده و به قم آمده و هنوز معمم نشده بودند. در ترم آخر کارشناسی، یک یا دو درس با ایشان داشتم؛ یکی نظام سیاسی و دولت در اسلام و دیگری تاریخ تحول دولت در اسلام بود. آیت‌الله عمید زنجانی که همشهری و استاد دکتر فیرحی بود، این درس‌ها را به رشته علوم سیاسی اضافه کرده بودند. بنابر این ایشان بحث خود را با دروس اسلامی در رشته علوم سیاسی در دانشگاه باقر‌العلوم(ع) قم شروع کرد و هر دو بحث نیز تبدیل به کتاب شد. زمانی که مقطع دکتری را می‌خواند با ایشان ارتباط داشتم که در آن زمان دانشجوی ارشد بودم. در دکتری، دغدغه ایشان این بود که ببیند چه شد که اسلام صدر اسلام، تبدیل به اسلام اموی شد و یا می‌گفتند چطور از دل اسلامِ نجات‌بخش و یا رهایی‌بخش یک سلطنت استبدادی درآمد؟ با بهره‌گیری از نظریه فوکو در دانش، قدرت و مشروعیت سعی کردند، تقریری از این بحث ارائه کنند و می‌گفتند در دوره اسلام میانه، قدرت روی دانش‌سازی گذشته شده است و برای خودش تولید مشروعیت کرده است. یعنی چیزی تولید شده که واقعیت ندارد و وقتی به اسلام برگردید، چنین چیزی درست نیست. اسلام بی‌خطری که غربی‌ها به دنبالش بودند ایشان از دوره معاصر به دوره صدر اسلام نگاه می‌کرد. چون با استبداد و استعمار در دوره پهلوی مواجه بودیم و انقلاب اسلامی برای حذف اینها آمده بود که استقلال به نفی وابستگی، و آزادی به نفی استبداد، اشاره داشت. دوران پهلوی، استبدادی بود که قرآن هم چاپ می‌کرد و محمدرضا پهلوی به حرم امام رضا(ع) نیز می‌رفت و به تعبیر یکی از پژوهشگران غربی، آنها تلاش کردند دو مدل اسلام بی‌خطر در اسلام درست کنند؛ برای شیعیان، پهلویزم بود و برای اهل سنت، کمالیزم که مصطفی کمال آتاتورک، پرچمدارش بود و اینها زمینه‌ساز نفوذ غرب بودند. ایشان از اینجا به گذشته برگشته بود که ببیند کجای آن اسلام حقیقی، دچار چالش شده است؟ که ایشان به دوره‌های میانه و یا اوایل دوره‌های میانه می‌رسید. دغدغه ایشان ادامه یافت و در دو کار قبلی نیز می‌توان اینها را ریشه‌یابی کرد. ایشان از صدر اسلام شروع می‌کند و الگوی امامت، خلافت و سلطنت را توضیح می‌دهد و به دوره جدید می‌آید و ولایت فقیه را نیز در کتاب نظام سیاسی و دولت در اسلام تبیین می‌کند. دانشجویانی که این کتاب را می‌خوانند، هم با اندیشه سیاسی اهل سنت و هم با اندیشه سیاسی شیعه آشنا می‌شوند که از امامت و دوره غیبت تا دوره مشروطه و انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) و قرائت‌هایی که از ولایت فقیه شده است، شامل می‌شود و ایشان انتصاب و انتخاب را نیز مطرح می‌کنند. در تاریخ تحول دولت، روی دولت، رفته و از جریان‌های فکری عبور کرده است و به صورت مفصل تحولات دولت تا دوره عثمانی را بحث کرده است و در دوره اخیر نیز تمرکزی بر فقه مشروطه پیدا کرد که در قم این جلسات شکل گرفت. ایشان جلسه‌های شب‌های چهارشنبه را داشتند که حدود پنج سال به صورت مستمر برگزار می‌شد و اخیرا هم از تهران به قم می‌آمدند و با فضلا در انجمن مطالعات سیاسی حوزه این جلسات را داشتند که اساتید دانشگاه یا دانشجویان دکتری بودند که این بحث‌ها نیز ضبط و پیاده‌ می‌شد. ⬅️ادامه در فرسته بعدی⬇️⬇️⬇️