✍نقل است مرحوم حاج ابراهیم خلیل حقیری خویی (ره) در اول برداشت گندم، که گندم ارزان‌تر است، به مردی عیال‌وار دو گونی گندم به نسیه فروخت تا آذوقۀ زمستان خود و اهل و عیال خویش کند. مرد عیال‌وار طلبی داشت که بر خلاف پیش‌بینی‌اش، به دستش نرسیده بود. دو ماه بعد گونی گندم نزد حاج ابراهیم آورد و گفت: عذر مرا بپذیر و به علت ناتوانی از پرداخت بدهی‌ام مرا ببخش! چاره‌ای جز پس دادن گندم ندارم. حاج ابراهیم خلیل گفت: تا عید به تو فرصت می‌دهم، ولی او از بس مرد غیرتمندی بود خواستۀ حاج ابراهیم را نپذیرفت. پس فروشنده از صد کیلو گندم، بیست کیلو به آن مرد داد و گفت: گمان مکن این‌ گندم را به تو از روی احساس و ترحم می‌بخشم بلکه بخششی در کار نیست، این سهم تو از تجارت توست. چون زمانی که من گندم به تو فروخته بودم هر کیلو یک ریال و دو شاهی بود، ولی اکنون هر کیلو یک ریال و پنج شاهی شده است؛ پس من باید گندم را به نرخ‌ روز از تو بخرم و این بیست کیلو مابه‌التفاوت افزایش قیمت است. مرد عیال‌وار که نمی‌دانست حاج ابراهیم خلیل بر اساس قانون اسلام عمل می‌کند از پذیرفتن آن امتناع نمود. حاج ابراهیم خلیل (ره) دست او گرفت و صد کیلو گندم به بازار بردند و فروختند و همانجا تمام مبلغ را به آن مرد داد و آن مرد بدهی خود را به حاج ابراهیم برگشت داد و مبلغی نیز که مابه‌التفاوت اضافه قیمت آن گندم بود را برداشت. ‌‌‌‌💯 @karballa_ir 🔙