🌹آیا در دوست‌داشتن یک‌دیگر هم باید تعادل داشت؟ ⁉️آیا در کارها و صفات و افعال نیک، می‌توانیم تا هر جا توانستیم جلو برویم؟ ✍پاسخ منفی است. دوست‌داشتن افراطی، به مراتب ضربات روحی سنگین‌تری از کم دوست‌داشتن دارد. کسانی که در دوست داشتن همدیگر دچار افراط می‌شوند، انتظارات‌شان از هم بالاتر می‌رود و زودرنج‌تر می‌شوند. گاهی دو عاشق و معشوق از شدت محبت ممکن است جنگ کنند. کسی را دیده‌ام که پدرش را زیاد دوست داشت و بعد از مرگش دچار اختلال روانی شد. پس دوست داشتن در چهار چوب عقل و منطق جایز و زیباست. فراموش نکنیم همانطور كه انسان به کارهای بد مانند: سیگاركشیدن معتاد می‌شود، چه بسا به کار نیک هم معتاد شود. کسی را دیده‌ام که شب و روز در خانه نماز می‌خواند در حالی كه در حدیثی از پیامبر (صَلی الله عَلیه وَ آلِه وَ سلّم) روایت شده است: بهترین هر چیز و هر کار، حدّ میانهٔ آن است: «خَیْرُ ٱلأُمُورِ أَوْسَاطِهَا» برخی در ازدواج‌شان در اوج دوستی و محبت همدیگر را می‌شناسند. مثال: پسری ممکن است در برخورد اول، برای یک بانو ایثارگری کند، و آن بانو او را به عنوان انسان ایثارگر شناخته و عاشقِ او شود، در این شرایط انتظار این بانو از آن پسر در سطح بالا خواهد بود و در آینده کوچک‌ترین مخالفت با خواستهٔ این بانو، برایش نوعی کم‌مهری تلقی خواهد شد. پس بهتر است انسان عشق را از کم شروع کند و بالاتر بَرَد تا عشق معنا پیدا کند. کسانی که عشق را در حدّ بالا شروع می‌کنند از بالاتر بُردن آن ناتوان می‌شوند و این سِیْر نزولی باعث ایجاد سردی در روابط عاطفی می‌شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💯 @karballa_ir 🔙