۲۰۱ من هم مثل خانمی که تجربه ۱۹۷ رو نوشته بود، مادر پنج فرزند هستم.... اصلا اولش فک کردم یکی اومده و تجربه زندگی منو نوشته 😂😂😂 آخه من هم فرزندان آخرم دوقلو هستند ... دوقلو ها با اومدنشون دنیایی از برکت و رحمت و به خونه ی ما آوردن... فرزند سومم حدود ۲ ساله بود که حضرت آقا فرمودن که به جوانها توصیه فرزند آوری میکنم.... من که خودمو جوان نمی دیدم و اینکه میدیدم خوب ۳ تا فرزند دارم..... خیلی با وجدان راحت میگفتم آقا خطابشون به هرکی باشه.... به تو نیست 😂😂😂😂 ناگفته نمونه از وقتی فرزند سومم به دنیا اومد من به طرز عجیبی با کلاسهای تدبر در قرآن آشنا شدم، که میدونم این از روزی این کوچولوی تازه به دنیا اومده بود.... قرآن نگاه آدما رو به زندگی عوض میکنه..... قرآن بایدها و نباید ها رو جهت میده.... اون جهتی که خدا دوست داره.... در حین مطالعه قرآن با سبک زندگی قرآنی بیشتر آشنا میشدم و همش یکی میگفت تا دیر نشده دست به کار بشو و فرزند بعدی رو هم بیار تا به فرمان رهبرت لبیک بگویی و اونو تقدیم امام زمانت کنی... ولی از طرفی سنم و نیز تعدا سه بچه و همچنین برنامه ریزی هایی که برای آینده ام کرده بود، مرتب منو برای عدم انجام این کار وسوسه میکرد. یه شب خواب دیدم جمع بسیار زیادی از جوونای انقلابی و مومن که به خاطر لبیک به ندای رهبر عزیزمون بچه دار شدن تو یه سالنی جمع شدن و یکی یکی می اومدن و فرزند دلبندشو نو تقدیم امام زمان عج میکردن..... ایشون هم با آغوش باز بچه ها رو میپذیرفتن 😭😭😭😭 خلاصه تو سن ۴۱ سالگی، وقتی فرزند سومم ۵ ساله شده بود، تصمیم گرفتم که باردار بشم و همسرم هم از این تصمیم خیلی استقبال کرد...... خدا هم سنگ تموم گذاشت و یه دوقلو بهمون داد😁 دو تا دختر شیرین، عزیز و بابرکت الان دوقلوها یک سال و نیمه هستن و من هر لحظه خدا رو شکر میکنم که این تصمیمو گرفتم و خدا رو بیشتر شاکرم که همسری همراه دارم. تصمیمی که هرچند با سختیهای بسیار بسیار زیادی همراه بود ولی خدا دست ما رو جاهایی میگرفت که بدجوری شرمندش میشدیم. هم از لحاظ مالی برکت زندگیمون بیشتر شد و هم از لحاظ نشاط و شادی زندگی البته کلاسهای قرآن هم به لطف خدا به قوت خودش و با برکت بیشتری هنوز ادامه داره... الحمدالله.... الحمدالله..... الحمدالله 💖✨💖✨💖