🔸️گریه حضرت سلیمان از سخنان گنجشک
روایت داریم:
حیوانات میآمدند پیش حضرت سلیمان(ع) و حضرت سلیمان(ع) هم حرف حیوانات را می فهمیدند
«وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ وَ قالَ يا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ»
یعنی نطق حیوانات را متوجه می شد.
دو تا گنجشک نرو ماده، بینشان دعوا شد. گنجشک ماده تمکین نمی کرد. با نرش دعوایش شده بود. زیر بار نر نمی رفت. حضرت سلیمان(ع) به گنجشک ماده گفت: چرا زیر بار نمی روی ؟
گفت: یا حضرت سلیمان(ع) این دروغ گو است.
گفت: چرا؟
گفت می گوید:
که من را خیلی دوست دارد؛ خیلی عاشقم است. ولی تازگی رفته هوو برای من گرفته. اگر تو عاشق من هستی تو چرا رفتی سر من هوو آوردی؟
"رو رو که در یک دل نمیکنجد دو دوست"
روایت است که حضرت سلیمان پیامبر(ع) از حرف این گنجشک چهل روز گریه می کرد. گفت:
این گنجشک به من درس توحید داد.
خدا در قرآن می فرماید:
که من هر گناهی را می بخشم اما برایم شریک درست کنی نمی بخشم. یعنی تو که می گویی: خدا ، پس چرا در خانه یکی دیگر می روی ؟!!
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
•┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•