معبودی لگدمال! هنگامی که ابو مسلم خراسانی وارد مرو شد، از مردمش پرسید: آیا در سرزمین شما حکیمی وجود دارد؟ گفتند: آری! فلان شخص مجوسی مرد حکیمی است. ابو مسلم دستور داد او را به حضور بیاورند. وقتی حکیم آمد، ابو مسلم از وی پرسید: چرا خودت را ملقّب به «حکیم» ساخته ای؟ حکیم گفت: برای این که خدایی دارم که هر بامداد آن را زیر پای خود می گذارم! ابو مسلم که از منظور او اطلاع نداشت، دستور داد گردن او را با شمشیر بزنند. مجوسی گفت: ای امیر! آرام باش تا منظوم را بگویم؛ مگر نه این است که شما در قرآن خود، چنین تلاوت می کنید:« أَفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ[34]» ابو مسلم گفت: آری، چنین آیه ای را خوانده ام. حکیم گفت: من هر روز هوای نفسم را پایمال می کنم تا بر من چیره نگردد.[35]ابو مسلم پاسخ او را پسندید و گفت: جواب درستی بیان کردی. کشکول شیخ بهایی 2/191. ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━ 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae •‌┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•