فردی در حاشیه جاده‌ای مشغول نماز بود. مجنون بدون اینکه متوجه شود، از بین او و مُهرش عبور کرد. مرد نمازش را قطع کرد و داد زد: ای آقا! چرا بین من و خدایم فاصله انداختی؟ مجنون تازه متوجه حضور آن مرد شد. نگاهی به مهر نمازش کرد و گفت: من که عاشق لیلی هستم، تو را ندیدم، تو که عاشق خدای لیلی هستی، چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━ 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈