🥀این از حقیقت‌های تلخ روزگار است گاهی درختی روز مرگش در بهار است 🥀می‌دانم از یادت نخواهم رفت دیگر از شاخه‌گل‌هایی که بر روی مزار است! 🥀از قلّه می‌‌شد ماه را قاپید، امّا گاهی پلنگی زخم‌هایش بی‌شمار است 🥀موجی که روی ماسه‌ها جان داد، فهمید افتاده‌‌بودن آبروی آبشار است 🥀از من نخواه اینجا بمانن، دست من نیست سیلاب تا پهنای دریا بی‌قرار است... 🌱مجید_عزیزی 🌐@kashkool_et