خاطرهای به یادماندنی از اقامه نماز سردار شهیدحاج اصغر لشنی فرمانده گردان محرم ،لشکر۵۷ابوالفضل(س) وفاتح شاخ شمیران در عملیات بیت المقدس ۴در دوران سربازی؛
از نشانههای ایمان و بندگی او، همین بس که عزیزی از همقطارانش که دوره آموزشی خدمت سربازی را با او در یک پادگان سپری کرده بود، می گوید: «نیمه دوم سال ۴۹ شمسی بود که برای اعزام به پادگان آموزشی صفر پنج، معروف به سرآسیاب کرمان، از ژاندارمری دورود، واقع در خیابان ناصرخسرو، با چند اتوبوس، عازم آن شهرستان شدیم. هوای کرمان، بسیار سرد و یخبندان بود و گهگاه برف هم میبارید.[حاج] اصغر- که اهل نماز بود- در آن سرمای سخت و طاقتفرسا، برای وضو گرفتن، کنار حوض محوطه پادگان میرفت. پارهای از یخ آن را میشکست؛ وضو میگرفت و به نماز میایستاد.
مسئول آسایشگاه- که درجه گروهبان سومی داشت- تا متوجه نماز خواندن اصغر میشد، برای خوشخدمتی به مافوقش، با بیرحمی و عصبانیت، محکم به پهلوهای او لگد میزد تا اصغر را، از حالت نماز خارج سازد. اما اصغر، با هیبت و همت، به بندگی و راز و نیاز خود با خداوند بینیاز، ادامه میداد و در برابر آن آدم خودفروخته، کم نمیآورد و ایستادگی میکرد!»
برگرفته از آخرین ویراست مقاله "از بهار تا بهار" شرح فرازهائی از زندگینامه وخاطرات شهید