💔
تازه عروسی که گلوله خورده و هزاران کیلومتر دورتر از وطنش در غربتِ مسجدی رها شده، مبارزهای که نمیدانستم کجای آن هستم و قدرتی که پرده را کنار زد و بیاجازه داخل شد.
❌ از دیدن صورت سیاهش در این بیکسی قلبم از جا کنده شد و او از خانه تا اینجا تعقیبم کرده بود تا کار مرا را یکسره کند که بالای سرم خیمه زد، با دستش دهانم را محکم گرفت تا جیغم در گلو گم شود و زیر گوشم خرناس کشید :«
فکر نمیکردم سپاه پاسداران جاسوس زن داشته باشه!»
📚
داستانهای جذاب و دنبالهدار جبهه مقاومت در کانال شخصی فاطمه ولینژاد 🔻🔻🔻👇
https://eitaa.com/fatemeh_valinejad