باسم رب الشهداء
برای مشارکت پایین شهرها، جریمه یا جایزه
مشارکت ٢۴ درصدی تهران نتیجهٔ ۴۴ سال عمل، بر خلاف سیاست های اصولی نظام جمهوری اسلامی است.
یکی از قرارهای اصولی انقلاب ، رفتار بر خلاف نظم تحمیلی لیبرالیسم جهانی و رعایت انسانیت و عدالت در توسعه و مصداق بزرگ آن تمرکز زدایی بود، اما مسئولین، زیر بار فشار رسانه هایی که قلمشان به دست شهریها بود و هست، منفعل شده و در توزیع امکانات با بی عدالتی، به شهری ها بیشتر از حق آنها رسیدگی کردند، غافل از اینکه این محبت قوزی بالای قوز آنها خواهد بود.
هر چه امکانات بیشتر به شهر رفت، جذابیت مهاجرت بیشتر شد و هر چه مهاجرت به شهر بالا رفت، مدیریت آن غیر قابل کنترل تر گردید
و امروز، نظام اسلامی نتیجهٔ بی نظمیِ حاصل را با پوست و گوشت احساس می کند.
اما حال که با گسترش اینترنت، گوشه ای از قدرت رسانه به روستا و شهرهای کوچک رسیده است، مردم آنها، علت ضعف مشارکت شهرهای بزرگ را اخلاق مردم آنجا می دانند و عقیده به جریمهٔ آنها دارند و در مقابل، یقینا برخی از مسئولین بر روش سابق خود تاکید خواهند داشت که بایستی به شهری ها بیشتر رسیدگی شود تا مردمش آرام باشند و ما راحت بخوابیم.
به نظر میرسد، همیشه عدالت بهترین راهکار است و بایستی به هر دو طیفِ صاحب نظر توجه داد که مقصر مردم نیستند و نبوده اند، کوتاه آمدن از اصولِ مسئولین، چنین روزی را رقم زده است و ان شاالله چنانچه دولتمردان از گذشته عبرت بگیرند و بی جهت از اظهار ناراحتی بعضی قلم بدستان شهری و خط دهی غیر مستقیم دشمنان نترسند و از این انفعال سمی، خود را رها کنند و امکانات را عادلانه بین شهر و روستا تقسیم کنند، خیلی زود، هم نظم شهرهای بزرگ موجب رضایت شهروندان و پشتیبانی بیشتر ایشان از حکومت می شود و هم روستائیان بیشتری از تولید و دولت حمایت خواهند کرد.
سهیل محمدشفیعی