یکی از بچه های غیر بختیاری صحبت کرد که خارک کار میکردیم و همه بختیاری بودند و فامیل مهندس اعتدالی که رئیس اداره بود . پیمانکار آشپزخانه هم بختیاری بود و هر از گاهی یه نیروی صفر کیلومتر از توی روستا می‌آورد توی آشپزخانه خلاصه گفت مهندس اعتدالی صبحانه سفارش دنبلان سرخ شده داده بود و آشپز هم سرخ کرده بود و توی یک بشقاب گذاشته بود و داده بود دست یکی از همین نیروهای جدید که ببر بذار پیش مهندس اعتدالی این نفر هم با بشقاب دنبلان ها یه تاب خورده بود وسط سالن و نفهمید که اعتدالی کدامیکی هست گفت از همان وسط سالن صدای آشپز زد و گفت " کُر بهمن اعتدالی کو یکیه گُنداس سرد وابیدن منه دستم " گفت سالن رفت روی هوا 😄😄😄😄🤣🤣🤣 🍀😊