📚 #داستان٩٣٢
دید مردی شخص کوری را بشب دستش چراغ
می رود با کوزه ای بر دوش یکسر سوی باغ
خنده کرد و گفت، چشمان تو کوراست ای رفیق
می نمایی با چراغ از بهر چه طی طریق
در جوابش گفت، من کورم ولی روشن دلم
با چراغ و روشنایی حل نگردد مشکلم
ره بود تاریک و هست این نور بهر روشنی
تا تو ظاهر بین ابله کوزه ام را نشکنی..
#بیادعلیرضاوبابا
🌿🍀🌿🌿🌿🌿🍀🌿
شما و دوستان ارجمندتون هم
به :
#کانال_کشکول👇👇👇
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
دعوتید👇👇👇
💐 @kashkoolesalavat
💐 @kashkoolesalavat