مستند: «مردمی ترین حضورتشییع» به قلم :عليرضا بیگی برای شرکت درمراسم تشییع ساعت یک بعد از ظهر راه افتادیم به سمت مراسم،ازمسیر بلواروکیل آباد، محل قرار ساعت یک ونیم، مقابل اداره کل ارشاد اسلامی و پیوستن به گروه هنرمندان که ازقبل دوستی به من اطلاع داده بود مراسم رسمی ساعت3 اعلام شده بود،،،، مسیرتردد تا میدان فلسطین نسبتا روان بود ولی به میدان تقی آباد نرسیده ترافیک سنگین وبعدهم مسیر خودروها مصدود شد،به همین خاطراز خودورهمرانم پیاده شدم وراه افتادم ،،باورکردنی نبود ومن تابحال چنین جمعیتی درهیچ تجمع و راهپیمائی ها ندیده بودم، جمعیت همچون یک رود خروشان جاری بود،،،درحال پیوستن به چنین جمعیتی یک لحظه حالت خاصی وقطره اشکی ،،،وندای که فریاد زد خدااا شکرت،، با چند دقیقه تاخیر سرقرار رسیدم، یک گروه موسیقی سنتی جنوب جلو جمعیت به رسم عزا برطبها می کوبیدند و جمعیت هنرمندان پشت سر آن درحال حرکت ،،،، انبوه جمعیت حالا بیشتر وبیشترمی شد وصدای طبل ودمام نگاه ها را به سمت خود کشیده بود، یک پیرزن روی بلندی وسط خیابان باحالتی واقعا دیدنی ایستاده بودو تلاش می کرد با گوشی همراهش از گروه عکس ویا فیلم بگیره ولی نمی توانست گویا دراستفاده از گوشی مشکل داشت لذا از اطرافیان خود کمک می گرفت،،به چهارراه لشکرکه رسیدیم برازدحام جمعیت افزوده می شد،انگارهمه بودن ،،، وفاق وهم دلی را واقعا می شد حس کرد و دلهائی که در هم طنیدتر می شد ،،قطرات باران هم ازآسمان نم نمک شروع شد، چون از قبلا هم گفته بودن که احتمال بارندگی وجود داره لذا سریع ازیک مغازه چند پلاستک تهیه کردم به چند نفر از همراهانم دادم، ولی رگبار عبور کرد وباران نیامده قطع شد،،، فضا پربود از حس خوب،،، جمعیت نماد همدلی ووفاق ، نماد قدرت ملی،،، این حسی بود که قوت قلب آدم می شد، در واقع این تجمعات آئینی است برای معرفت ،، آئیینی است برای تقدیر ازخادمان خود،،،پیونی است با آرمانهاوادامه راه شهیدان،،،،، هنوز به میدان بسیج یعنی مسیر اصلی نرسیده بودیم که با بلندگوهای دستی اعلام می کردن ازدحام زیادی در میدان بسیج هست که نمی توانید وارد میدان شوید ، لذا برای ادامه از کوچه های مجاور بروید، لذا حرکت گروهی دیگه مقدور نبود و جالب اینکه برای لحظه متوجه شدم جمعیت هنرمندان در دل جمعیت محو شد،،، از کوچه پس کوچه‌ها راه افتادم تا نزدیک سه راه دانش،داخل جمعیت شدم،، هنوز نمی دانستم جنازه شهدا جلوتر از من است یا عقب تر، ازچند نفر سوال کردم نمی دانستند،،، درهر صورت با خیل جمعیت به سمت حرم محل دفن شهید حرکت کردم درمحدوه دانش یک لحظه احساس کردم هجوم جمعیت بیشتر می شود ومن برای لحظه ای بی اختیار درحال حرکت ،،،پرچم فلسطین روی دست عده ای بود،، رفتم جلو گوشه ای از آنرا گرفتم ودعایی برای پیروزی صاحبان این پرچم،،، بعد رفتم زیر سایه پرچم ،،، درسمت راست من نزدیک پیاده رو جمعیت زیادی بودن جمعیت را نگاه می کردم وبسیاری از اونابا تلفن همراه خودازاین جمعیت عکس وفیلم می گرفتن،، اینها همه برای من سوژه ای بود که باید از آنها عکس می گرفتم، وچندین عکس گرفتم،،،دربین این افراد خانمی قد بلند که حجاب درستی هم نداشت و آرایش غلیظ با دماغی باند پیچی شده (عمل کرده) نظرمرا جلب کرد که مرتب عکس می گرفت و اشک می ریخت وبعدهرعکس آنرا به سختی چک می کرد وباز باهمین حالت عکس یا فیلم می گرفت،،، نزدیک آخرین میدان یعنی میدان بین المقدس ( فلکه آب) که رسیدم حالا دیگه متوجه شدم هنوز جنازه ها ازاین نقطه عبور نکردن ، ومن هم خسته برای برگشت به عقب ویا ایستادن،،البته جای مناسبی هم برای ایستادن نبود لذا تصمیم گرفتم داخل صحن بزرگ پیامبر اعظم بروم و منتظربمانم،،،، سمت چپ میدان خدام حرم از مردم استقبال می کردن آنها با لباس متحد شکل دردو ردیف منظم وشانه به شانه درکنارهم، مردم را به داخل صحن ها هدایت می کردند، و خادمی صدا می زدند: خانمها ازدرب باب جواد وآقایان از باب هادی، داخل صحن پیامبر اعظم بشن ،،، داخل صحن هم جمعیت زیادی بود.،.،،، دو تلویزون مدار بسته بزرگ و باکیفت صدا وتصویر مراسم را به صورت زنده پوشش می داد،، و کلیپ ها مختلف و مطالبی از رهبری ورئیس جمهور شهید رئیسی،، که به نظرم زیباترین جمله از زبان رئیس جمهور شهید سید ابراهیم رئیسی نظرمرا به خوب جلب کرد وآن این جمله : «ما باید درحادثه ها امیرحادثه باشیم نه ذلیل آن حادثه» 3/3/3