*سه سال قبل این موقع رئیسی میخواست ۱ میلیون مسکن بسازه ، محسن رضایی* *میخواست ۴۵۰ هزار یارانه بده ،* *قاضیزاده ۵۰۰ میلیون وام بده*،
*الآن همه شون باهم جمع شدند میخوان کوپن بدن*
در حدود ۹ سال پیش تو یکی از روستاهای مازندران تعزیه بود .
تو تعزیه بعداز اینکه امام حسین را شهید کردند ، خیمه ها را آتش زدند ، یکی از پیرمردان که تماشاچی این تعزیه بود و خانه اش هم نزدیک جایگاه تعزیه بود خیلی احساساتی ، عصبانی و غیرتی شد که چرا با زن و بچه امام حسین چنین نامردی و بی انصافی شد ، رفت خونه تبر گرفت آورد که حساب شمر و قاتلین امام حسین را برسه ،
بعد از اینکه اومد دید تعزیه به پایان رسیده ،
از یکی از بانیان تعزیه پرسید که شمر و طرفدارانش کجا رفتند ؟ بهش گفتن که شمر و بقیه مجریان تعزیه رفتن داخل رختکن ،
پیر مرد حکایت ما ، وقتی رفت داخل چادر که شمر را با تبر دو شقه کنه ، دید که شمر و امام حسین تعزیه ما کنار هم نشستن و در حال خندیدن هستن و دارن پولهایی که مردم بعنوان نذری به آنها دادن تقسیم میکنن ،
پیرمرد بنده خدا وقتی این صحنه را دید خشکش زد و مجریان نقش امام حسین و شمر وقتی پیرمرد با تبر و چهره بر افروخته دیدن متوجه نیت پیرمرد ساده دل شدن و دستش را گرفتن و پیش خود نشوندن و قضیه تعزیه را براش توضیح دادن و گفتن که ما دو نفر( شمر و امام حسین تعزیه ) با هم پسر خاله هستیم و فقط هر کدام نقش بازی میکنیم .
دقیقا این ۴ دهه ، مسئولین و حاکمان کشورمان مجریان تعزیه هستن و ملت ایران هم همون پیرمرد ساده دل که فکر میکنن اینا واقعیت ماجراست ،.
یک گروه نقش آدم مثبت را بازی میکنن و گروه دیگر نقش منفی ولی پشت صحنه و داخل رختکن که رفتند ، پول ملت و مملکت را بین خودشان تقسیم میکنن و بچه هاشون هم با این پول تو کشورهای غربی دنبال عیش و نوش هستن و به ریش من و تو و مردم میخندند !!