مادر بزرگ شهید جھادمغنیھ میگفت: مدت طولانـے بعد از شھادتش اومد بھ خوابم ؛ بھش گفتم: چرا دیر ڪردی؟ منتظرت بودم . . !💔 گفت: طول کشید تا از بازرسـےها رد شدیم . گفتم چھ بازرسۍ؟! گفت: بیشتر از همھ سر بازرسـے نماز وایسادیم ، بیشتر هم درباره نمازصبح میپرسیدن!📿 🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️ 🕋 @kashkoolmanavi 🕋