📎🔹فیلمی که درباره چریک افسانه‌ای تاریخ ایران ساخته نشد سعید مستغاثی قهرمانان و اسطوره‌های تاریخ یک سرزمین از اصیل‌ترین مایه‌های ریشه و هویت مردم آن آب و خاک به شمار می‌آیند. قهرمانان و اسطوره‌هایی که برای آزادی و استقلال کشورشان از جان و مال خود گذشتند و یا نقشی مهم در اعتلای علمی و فرهنگی و اجتماعی جامعه خود ایفا کرده و موجب سرافرازی آن در عرصه‌های بین‌المللی و جهانی شدند. تردیدی نیست که پرداختن به این اسطوره‌ها و قهرمانان از اساسی‌ترین محورهای فرهنگ و هنر ملی یک سرزمین به شمار می‌آید‌، همچنان‌که در طول تاریخ ملل محتلف نیز چنین بوده است. شاید بتوان یکی از ابعاد سینمای ملی را در به تصویر کشیدن زندگی و فعالیت‌ها و مجاهدت‌های این افتخارات مردمی دانست، همچنان که بسیاری از هنرمندان متعهد کشورهای مختلف، قابل تامل‌ترین آثار خویش را درباره این‌گونه انسان‌های بزرگ میهن خود ساختند. از همین روست که مشاهده می‌کنیم، جان فورد، زندگانی «آبراهام لینکلن» را در فیلم «آقای لینکلن جوان» به روی پرده برد و پاتریشیا گازمن شیلیایی دو ماه آخر دولت سالوادور آلنده را در فیلم «نبرد شیلی» به تصویر کشید. سرگئی آیزنشتاین برای تقویت روحیه ملی جامعه خود در آستانه جنگ دوم جهانی، رشادت‌ها و دلاوری‌های «الکساندر نوسکی» را جلوی دوربین برد و کوروساوا‌، سامورایی‌ها یعنی اسطوره‌های تاریخ مردمی ژاپن را محور اصلی بسیاری از فیلم‌هایش قرار داد. در سینمای اخیرتر نیز اسپایک لی برای «مالکوم ایکس» فیلم ساخت، الیور استون، برای غمخواری با شخصیت محبوبش، از زبان جیم‌گریسن نیواورلئانی، فیلم «جی‌اف‌کی» را کارگردانی کرد و والتر سالس برزیلی، چگونگی شکل‌گیری شخصیت انقلابی ارنستو چه گوارا را در فیلم «خاطرات موتورسیکلت» به نگاه مخاطبش نشاند. این دسته از آثار سایر مفاخر ملی که در زمینه‌های گوناگون علمی‌، فرهنگی و اجتماعی برای تاریخ سرزمین خویش، افتخار و آبرو کسب کرده‌اند را نیز در کادر دوربین قرار داده است. از همین روست که برجسته‌ترین سینماگران تاریخ صد و‌ اندی ساله هنر هفتم به زندگی بزرگانی همچون: لویی پاستور و تامس آلوا ادیسن و ون گوک و ولفگانگ آمادئوس موتزارت و لئون تولستوی و... پرداخته‌اند. الگوهایی برای سینمای ملی قطعا این آثار، نمونه‌هایی از سینمای ملی سرزمین آن فیلمسازان محسوب شده و می‌شود. نمونه‌هایی که هویت ملی و ریشه‌های تاریخی یک ملت را به رخ می‌کشد و می‌تواند از ورای همه معضلات و تضادهای تاریخی / اجتماعی، راهکارهای عملی برای الگو‌سازی نسل‌های بعدی را ارائه نماید. اگرچه در سال‌های پیش از انقلاب، تقریبا چنین نگاهی در سینمای ایران وجود نداشت و در مواردی ‌اندک که سعی شد به برخی قهرمانان ملی پرداخته شود، دستگاه سانسور رژیم شاه (که اساسا نگاه ملی و غیر وابسته را برنمی‌تابید) آن را مانع گردید؛ مانند فیلم «ستارخان» مرحوم علی حاتمی که پس از یک هفته از اکران سینماها برداشته شد. ولی خوشبختانه در سینمای پس از انقلاب اسلامی، نوعی نگرش ملی به چشم آمد که سعی داشت به وقایع و حوادث و شخصیت‌های انقلابی، سیاسی و علمی/هنری تاریخ ایران پرداخته و آنها را بر نوار سلولویید ثبت نماید. از جمله این تلاش‌ها می‌توان به دو فیلم پرهزینه امیر قویدل درمورد میرزا کوچک خان جنگلی ‌اشاره کرد که با عناوین «سردار جنگل» و «میرزا کوچک خان» به ترتیب در سال‌های 1363 و 1364 به اکران عمومی درآمد یا مرحوم علی حاتمی در فیلم «کمال‌الملک» به یکی از مفاخر تاریخ معاصر هنر ایران زمین پرداخت. اما متاسفانه چنین تلاش‌هایی لااقل در عرصه سینمای ایران چندان تداوم نیافت و به دلائل مختلف ابتر ماند. (اگرچه در تولید تلویزیونی، این‌گونه آثار مجال ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/271936/ 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper