🔰 ورزش به خون تازه مدیریتی نیاز دارد 🔸در این ورزش- به ویژه در بخش‌های حساس و تصمیم‌گیری و اجرائی- باید تکلیف عده‌ای چسبیده و مخالف تحول، روشن شود. این واقعیتی است که متاسفانه در ورزش وجود دارد و مانعی است که همه به وجود آن معترف هستند. راحت‌تر و صریح‌تر بگوییم‌، ورزش از حیث مدیریتی به خون تازه احتیاج دارد، خونی سرشار از انگیزه و نشاط و میل به حرکت و کار کردن و پیش رفتن و قوی و بهتر شدن. امروز چنین خونی در رگ‌های ورزش ما وجود ندارد. 🔸منظورمان این نیست که اصلا وجود ندارد. نه، اگر خوب نگاه کنیم‌، آنجا که ورزش موفق و افتخارآفرین است و شور و نشاط خلق می‌کند‌، غرور ملی را ارتقا می‌دهد، پرچم مقدس و سه رنگ کشورمان را در میادین جهانی والمپیکی به اهتزاز در می‌آورد و نام ایران بزرگ را بر زبان‌ها می‌اندازد‌، آنجا همان جایی است که این خون و آن انگیزه و میل به کار کردن و خدمت وجود دارد و کار‌، دست اهل و کاردان است و... 🔸همه حرف ما این است که این خون و انگیزه باید در سراسر پیکر ورزش و در ساختار مدیریتی آن ساری و جاری باشد. ورزش محتاج تحول است و دست زدن به اصلاحات واقعی و عمیق یک ضرورت حیاتی است‌، نه کاری دلبخواهی یا سلیقه‌ای. این وظیفه‌ای ملی و حرفه‌ای- و حتی شرعی- برعهده کسانی است که مسئولیت اداره ورزش را برعهده‌ دارند. 🔸سؤال می‌کنیم که جایگاه این اصل در ورزش ما کجاست؟ نظارت چقدر در این ورزش و در مدیریت آن معنا داشته، جدی گرفته شده و اعمال می‌شود؟! این البته سؤالی است که هیچ ارگان و اداره و روابط عمومی در ورزش پاسخ آن را نمی‌دهد. نیازی هم به پاسخگویی نیست. 🔸وضعیت ورزش- که موضوع سخن ماست- «خبر می‌دهد از سر درون»! راحت بگوییم نظارت و کنترل در مدیریت ورزش ما یکی از بی‌معناترین و از کارافتاده‌ترین اصول مدیریتی است که می‌شناسیم. سایر اصول هم کم و بیش چنین وضعیتی دارند. مثلا آیا اصل برنامه‌ریزی و آینده‌نگری معنا دارد؟ آیا عنصر«زمان» برای متولیان ورزش هیچ مفهومی دارد؟ المپیک پاریس مثل المپیک توکیو و المپیک بعدی مثل المپیک قبلی با اندک تفاوت‌های بی‌معنی! https://kayhan.ir/001F8z @Kayhan_online