| تکیه بر دیوارِ رواق داده و و چادر بر صورت کشانده‌ بود تا اشک‌هایش از مردم پنهان بماند؛ در همان دم که مداحی به قسمتِ " من کم آوردم به ابالفضل " رسید طاقتش برید و صدای هق‌هق‌ش حرم را برداشت .. گویی بعد از مدتها قوی ماندن و لبخند زدن ، در آغوشِ پناهش جایی برای اشک ریختن یافته بود .. |