| تکیه بر دیوارِ رواق داده و
و چادر بر صورت کشانده بود
تا اشکهایش از مردم پنهان بماند؛
در همان دم که مداحی به قسمتِ
" من کم آوردم به ابالفضل " رسید
طاقتش برید و صدای هقهقش
حرم را برداشت ..
گویی بعد از مدتها قوی ماندن و
لبخند زدن ، در آغوشِ پناهش
جایی برای اشک ریختن یافته بود .. |