خـ♡ـدایا
من همانم که گاه خندانم
و گاهی گریان گاه شکرگزارم
و گاهی در حال گله کردن
گاه بنده توأم و گاهی بنده خویش
خدای همیشگیام من مبتلا
به گاه و بی گاههای هموارهام
بیماری که همیشه
به نسخه طبیب خویش عمل نمیکند
اسیر خویشتنم
و گاه و بی گاههای اسارت گونهام
مرا در برگرفته است
معبود آزادهام
بندهای گاهها و بی گاههای زندان
تنم را از هم جدا كن
و مرا ببخش بخاطر تمام
گاه و بی گاههای مدامم
و به آغوش خویش دعوت كن
که تشنه ترینم به آن