۲) خانم ابراهیمیان از محله سیدکلا کشتلی دلنوشته ام به سردار سلیمانی: قبل کرونا بود، صبح جمعه، زدم اخبار شبکه خبر، خیلی کم اخبار گوش میدم، اما اون روز، برخلاف روزهای دیگه، اینکارو انجام دادم، و در کمال ناباوری، شنیدم که سردار سلیمانی به شهادت رسیدن، باورم نمیشد، چون چند وقت قبل وقتی با صلابت می گفتن که تا ۳ ماه دیگه ، سوریه از داعش پاک میشه، از فرط خوشحالی، احساس آرامشی عجیب ،در قلبم احساس کردم، و افتخار داشتم که با خیال راحت، امنیت برای مسلمانان برقرار هستش، هیچ گاه فکر نمیکردم، حالا حالاها به شهادت برسه، از لحظه شهادتش ،همیشه تمام شبکه های تلویزیون، رو که برای سردار سلیمانی ، برنامه داشتن ، نگاه مینداختم، و فقط کارم شده بود گریه کردن، تا اینکه یه شب که نصفه شب بود، و زیاد هم خوابیده نبودم، از خواب پریدم، و شروع کردم به هق هق گریه کردن، حالم عجیب بد بود، میدونستم یه اتفاقی خیلی بزرگ میخواد بیفته، اما نمیدونستم چی، تا اینکه به دوستم که اهل گرگان بود، با اینکه نصفه شب بود،تماس گرفتم و گفتم سمیه جان سردار سلیمانی شهید شد، گفت میدونم ،خوب همه آدمها روزی فوت میشن، گفتم نه این فرق داره، نباید شهید می شد یه اتفاق خیلی بزرگ میخواد بیفته، نمیدونم چیه، سمیع هم نتونست دلداریم بده و تا صبح گریه کردم، اون اتفاق بزرگ کرونا بود، دقیقا بعد شهادت سردار سلیمانی ،نقشه آمریکا و اسرائیل شروع شد، نقشه کرونا، از هر طریقی میخواستن اسلام نباشه، برای همین سردار سلیمانی رو به شهادت رسوندن، مطمئنا سردار سلیمانی نقشه خیلی بزرگی در سر داشت، و خوابم واقعیت پیدا کرده بود، اون اتفاق بزرگ، کرونا بود، که نقشه شوم در جهان برپا شد، در همین حین، دوبار خواب سردار سلیمانی رو دیدم، که نشسته در حال خوندن قرآن هستم، وقتی که کرونا هستش که داد میزنم سردار سلیمانی چرا رفتی، بیا به مسلمانان کمک کن، از دست کرونا چیکار کنیم؟، که یهویی شهید سردار سلیمانی با لبخند با شهیدان خیلی بزرگ همه با لبخند ، اومدن به سمتم ، وشهید سردار سلیمانی گفتش فقط قرآن بخونین، از خواب بیدار شدم، و دوبار برای پایان یافتن کرونا ، ختم قرآن خوندم، شهید سلیمانی نمیدانی چه نقشه ای در ذهنت داشتی که ده تا فرمانده دلیر و زبده می خواستی، اما میدونم هر چی بود، خیلی طرح بزرگی داشتی ، تا مسلمانان در آسایش باشن، برای همین راهی جز شهادتت نداشتن مثل شهادت امام حسین، جد بزرگوارمون، که مظلومانه ،به شهادت رسید ، تو هم مظلومانه به شهادت رسیدی،یادمه میگفتی که شهادت یعنی شهید زندگی کردن، میگفتی در عملیاتی بودی که دشمن، منطقه رو مثل جهنم کرده بود، و شما فقط حضرت زهرا رو صدا میزدین، تا قلبتون‌آروم بشه، می گفتی در همایشی بودی ، بهت گفتن خوب ،تمام دوستهات شهید شدن و تو موندی، بلد بودی چه طوری زنده باشی و در اینحال هیچ وقت یادم نمیره، چقدر از مظلومیت خودت ،اشک ریختی. سردارسلیمانی حرفت همیشه در گوشم هست که گفتی در مصائب قرآن بخونین. یادت گرامی راهت ادامه دارد. ارتباط با ما و ارسال دلنوشته و کلیپ : @moheb_v 📲 دلنوشته در رسانه مردمی محلات پنجگانه کشتلی منتشر خواهد شد 🖊 (ص) 🔸 رسانه مردمی محلات پنجگانه کشتلی ❣ https://eitaa.com/keshtele_news5