#معرفی_کتاب
#محرم
#نامیرا
نام کتاب را در دلم زمزمه کردم ؛
نا..می..را...📜🌿
یعنی نام یک شخصیت مهم است که کتاب را به نامش زده اند ؟!
نمیدانم ...دلیل این نامگذاری را متوجه نمیشوم ..
_____________
کتاب را باز میکنم و ورق میزنم ، شروع میکنم به مطالعه ی خط به خط آن ..
وارد صحرایی سوزان میشوم ، نمیدانم کجای قصه ی کربلا هستم فقط میان خطوط و شخصیت ها گم میشوم و عطش حقیقت جان به لبم میکند...
میخواهم آب را از سراب بشناسم
_____________
سوالی در ذهنم چرخ میخورد ...یعنی کدام یک از این شخصیت ها طرف حق است و کدام طرف باطل ؟!
سرعتم بیشتر میشود و تاریخِ مردمان کوفه را تندتر از چشمانم میگذرانم تا زودتر اشخاص را بشناسم
قاضی دادگاهی میشوم که پرونده اش مربوط به ۱۴۰۰سال پیش است اما این پرونده همچنان باز است و مختومه نشده ...
_____________
آرام آرام شخصیت ها را میشناسم وقصه ی زندگیشان را لمس میکنم ، در تابلو سیاهِ ذهنم افراد را دسته بندی میکنم.
خوب و بد ها را با معیار یاران حسین و دشمنان حسین از هم تفکیک میکنم
تا اینجای کار صف خوب ها از صف بد ها بیشتر بوده ..
_____________
اما به این دسته بندی اعتمادی ندارم میدانم که باید تا انتهای قصه را بشنوم آنوقت میشود بهتر قضاوت کرد
چکاچک شمشیرهای از نیام خارج شده در گوشم میپیچد
همانانی که زودتر از فرمان حسین بن علی قصد جان یزید را کرده اند و برای نابودی یزید لحظه شماری میکنند
همانانی که با بقیه صحبت میکنند تا یارگیری کنند برای حسین
همان ها ...همان ها ...خنجر غم را در قلبم فرو کردند
_____________
رفتم جلوتر ، ورق برگشت خورد
نام ها در تابلو سیاه ذهنم ثابت ماندند فقط صفتشان جابجا شد
خوب ها به بد ها و بدها به خوب ها..
متوجه نمیشوم...همانی که قصد جانِ یزید را داشت و شمشیرش را حمایل بسته بود
همان شد یار یزید...!
_____________
من چه؟ من اگر در آن زمان بودم کدام طرفی بودم؟
دلهره ی نشناختن حق به جانم می افتد و مرا به فکر وا میدارد
دعای امام سجاد در دلم زنده میشود ؛ خدایا ...مرا تا زمانی زنده بدار که در طاعت تو به کار می رود و اگر قرار است عمر من چراگاه شیطان شود جانم را بستان ...
برای امامِ زمانم چه کردم؟..
حال معنای نام کتاب را متوجه میشوم ،
نامیرا...آنچه نامردنی است :)
_____________
🔻به ما بپیوندید🔻
کتاب ازنا|گروه جهادی کتاب و کتابخوانی📚
https://eitaa.com/joinchat/335085783C2d0bf43f1b