درباره قلم
آقای مظفر سالاری
نویسندگانی که عموما با کودک و نوجوان سرکار دارند قلم سادهای دارند از این نظر که از پیچیدگیهای گفتاری پرهیز میکنند و سعی میکنند مقدمه و مواخرهای در حد فهم کودک یا نوجوان بنویسند مظفر سالاری هم از این قاعده مستثنا نبوده است داستانهایش را معمولا حول داستانهای عاشقانه مذهبی مینویسد برای مثال به کتاب «دعبل و زلفا» اشاره میکنم که سرگذشت شاعری به نام دعبل است که زبانی تیز و صریح و حقگو دارد او در سفری به عشق( زلفا) که کنیزی شیعه است و سیرت وصورت زیبایی دارد گرفتار میشود در راه عشقش از نماز دور میشود و به شراب روی میآورد و اشعاری عاشقانه میسراید اشعار دعبل باعث میشود تا به قصر هارون راه یابد اما در نهایت یکی از عمال امام کاظم او را از اوضاع بدی که گرفتار شده نجات میدهد