🔻قسمتی از کتاب خون دلی که لعل شد:
#ماجرا |خاطرهای از پدر رهبر معطم انقلاب، آیتالله سید جواد حسینی خامنهای
❗️ پدری که استاد بود
📎پدر ما را عادت داده بود که هیچ فرصتی را از دست ندهیم و هیچ روزی را بدون بهرهگیری از درس و مباحثه نگذرانیم. ایشان از فرصت تعطیلی درس حوزه در ایام ماه محرم و همچنین ماههای تابستان هم بهره میگرفت. در هفت روز اول مماه محرم به من درس میگفت و سه روز بعد از آن را مجالس روضه امام حسین علیهالسلام میرفت.
🔆چیزی را به نام (تعطیلی تابستان ) قبول نداشت و میگفت: ما در نجف علیرغم هوای طاقتفرسا و گرمای سخت، درسمان را ادامه میدادیم؛ بنابراین تابستانها در مشهد چرا باید درس و تحصیل تعطیل شود؟!
▫️مطوّل* را در ماههای تعطیل تابستان خواندم. شیخ فشارکی در تابستان از قم به مشهد میآمد و دو ماه میماند. من او را قبلا دورادور میشناختم، چون پیشتر در مشهد ادبیات عرب را تدریس میکرد و بعد هم که به قم میرفتبه تدریس همین دروس در قم میپرداخت. از او خواستم در مشهد به من مطول درس بدهد، که پاسخ مثبت داد و من ساعتهای طولانی از روز را به درس خواندن در نزد او میپرداختم. لذا بیان و مقداری از معانی و بدیع و مطول را در خلال دو تابستان_ یعنی طرف چهار ماه_ به پایان رساندم.
🗯شیخ فشارکی بعدا فهمید که من مکاسب** هم میخوانم و لذا از پیشرفت سریع من در فقه شگفتزده شد. او خود این کتاب را در قم تدریس میکرد.
📚پدرم بر درس خواندن ما به طور مستمر نظارت میکرد. ما را گاه با تشویق و گاه با تندی به آن ترغیب میکرد. من همیشه تسلیم امر پدر و مجری خواست او بودم. هرگاه در مورد درسی که میخواندم، اظهار نظر میکردم پدرم خیلی خوشحال میشد و به من که چهارده، پانزده ساله بودم، میگفت: تو مجتهدی و قدرت استنباط داری.
🔎با برادرم مباحثه میکردم. پس از مباحثه، پدرم ما را به اتاق خود میخواند، از ما پرسش میکرد و آنچه را که نتوانسته بودیم بفهمیم، برایمان توضیح میداد.
❗️*مطول: این کتاب شرحی است در زمینه علوم زبان عربی
❗️** مکاسب: از مهمترین کتابهای فقهی شیعه درباب معاملات
❇️ بخشی از خاطرات دوران جوانی و مبارزات حضرت آقا به نقل از کتاب خون دلی که لعل شد.
✅
@ketab_heyat