📌«دممنگولهای خود را پشت بوتهای پنهان کرد و دید زیر نور ماه جانوری به بزرگیِ خودش داشت به راهراه و خطخطی نزدیک میشد. دممنگولهای نمیتوانست چیزی که میدید را باور کند. به آن جانور بزرگ خیره شده بود و از شباهتی که بین او و خود میدید، خشکش زده بود. انگار داشت به عکس خودش در آب دریاچه نگاه میکرد. نمیدانست باید چه کار کند. ناگهان…»
🔺گم شدن دممنگولهای در دشت و گرفتار شدن او در چاله، اولین چالش در زندگی اوست.
اما او چنان با #ماهیت_اصلی_وجود_خویش بیگانه است که دشمنان را به عنوان
دوست میپذیرد و نیمی از عمر خویش را در میان آنان به نارضایتی سپری میکند.@ketabejonoob