ا❁﷽❁ا 🟢از سفر حج به نیابت از (عج) تا دلسوزی بیجا برای فرزند فاسق! 📜دو پسر داشت. یکی بود و به غسل مردگان اشتغال داشت. دیگری ناصالح بود و به دنبال . سالی اجیر شد که به نیابت از امام زمان(عج) به حج برود. مقداری از آن پول را به پسر ناصالح شراب‌خوارش داد و با بقیه پول راهی حج شد. در جوان گندم‌گون و زیبایی را دید. زمانی که مردم در حال کوچ از صحرای عرفات بودند جوان رو به او کرد و گفت: ای شیخ! حیا نمی‌کنی؟ پولی را برای ادای حج می‌گیری. آن‌گاه قسمتی از آن را به یک فاسق شراب‌خوار می‌دهی؟ جوان خبر داد که به‌زودی یکی از چشمانش نابینا می‌شود. حجش به پایان رسید و به وطن بازگشت. چهل روز گذشت. دملی در همان چشمی که آن جوان اشاره کرده بود ظاهر شد و چشمش نابینا شد... ♻️برگرفته از: 📙 🖋 برای خرید کتاب کلیک کنید👇 http://ketabejamkaran.ir/2978 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabejamkaran