گاهی وقتا زبان و عقل قاصر می مونه از فکر به اینکه چطور یه مادر دسته گل هایی رو با تموم وجود و عاشقانه و مادرانه بزرگشون می کنه و بعد برای اینکه حرف امام و رهبرش روی زمین نمونه و دشمن وارد خاکش نشه اون سه دسته گل رو راهی جبهه جنگ می کنه و از ززیر قرآن ردشون می کنه تا به جنگ دشمن سرتاپا مسلح و خونخوار برن ...
- کم نیستند مادرانی که تمام مردان خونه ی خودشون رو از همسر و فرزند و نوه و داماد و برادر و ... رو راهی جبهه دفاع از حق کردند و سال هاست که با خاطرات و یادگاری های اونا دارن زندگی می کنن...
-
#فروغ_منهی یکی از اون مادرهاست ...
- داوود ، رسول و علیرضا فرزندان دلبند خودش رو که با سختی و پر از شادی و غم بزرگشون کرده در جنگ با رژیم بعثی از دست می ده ...
- از خوندن خاطرات این مادر گاهی اشک می ریزید و گاهی لبخند می زنید ...
- این
#کتاب ناب و انسان ساز رو از دست ندین ...
#کتابستان_معرفت_قاین
@ketabestanmarefat3