📚 📌فصل هشتم شرایط اجتماعی و سیاسی پس از حادثهٔ کربلا 🚩 هنگامی که حادثهٔ عاشورا رخ داد، در سراسرِ عالمِ اسلام تا آنجایی که خبر رسید ، به خصوص در حجاز و عراق ، حالتِ رعب و وحشتی میانِ شیعیان و طرفدارانِ أئمه بوجود آمد زیرا احساس شد که حکومتِ یزید تا آن حد هم آماده است که حکومتِ خود را تحکیم کند ، یعنی تا حدّ کشتنِ حسین بن علی(علیه السلام) که فرزند پیامبر و در همهٔ جهانِ اسلام به عظمتِ اعتبار و قداست شناخته شده بود. 📍 و این رعب که آثارش در کوفه و مدینه نمایان بود ، پس از گذشتِ زمانی با چند حادثهٔ دیگر کامل شد - که یکی از آن حوادث ، حادثهٔ حَرّه بود - و اختناقِ شدیدی در منطقهٔ نفوذِ اهلبیت ، یعنی حجـاز - بویژه مدینه - و همچنین عـراق - به ویژه کـوفه - بوجود آمد. ↔ارتباطات ضعیف شد و کسانی که طرفدارِ أئمه بودند و مخالفان بالقوّهٔ دستگاهِ خلافتِ بنی امیه به شمار می آمدند ، در حالِ ضعف و تردید به سر می بردند. 📃 روایتی از امام صادق علیه السلام نَقل شده که آن حضرت وقتی دربارهٔ اوضاعِ أئمّه قبل از خودشان صحبت می کردند ، فرمودند : « مردم پس از امام حسین مُرتدّ شدند مگر سه نفر و در روایتی هست پنج نفر و بعضی روایات هفت نفر هم ذکر کرده اند. 📜 در روایتی که از امام سجاد علیه السلام - که راوی اش أبو عُمر نَهدی است - می گوید: از امام سجاد شنیدم که فرمود: « در همهٔ مکه و مدیـنه ۲۰نفر نیستند که ما را دوست می دارند»۱ 🔄 این دو حدیث را از این باب نقل کردم که وضع کلی جهانِ اسلام نسبت به أئمه و طرفدارانِ أئمه روشن شود ؛ یعنـی این خفقانی که بوجود آمد یک چنین حالتی را بوجود آورد که طرفدارانِ أئمه متفرق ، پراکنده ، مأیوس و مرعوب بودند و امکانِ یک حرکتِ جمعی برای آنها نبود. 🔷البته در همان روایت امام صادق علیه السلام هست : « ثُمَّ إنَّ النّاسَ لَحِقوا وَ کَثُروا »۲ 🔹« مردم تدریجاً ملحق شدند و زیاد شدند. » ادامه دارد....✏ ۱۲۹ ۱-بحارالأنوار/ج۴۶/ص۱۴۳ ۲-بحارالأنوار/ج۴۶/ص۱۴۴ @ketabkhanehmodafean