📚 📃کتاب نویسان ومورخان قرن های پیشین، نمونه های وحشت انگیزی از جعل حدیث و تفسیر به رأی را که غالبا دست قدرت های سیاسی در آن نمایان است، ذکر کرده اند. ☝ این کار که در روزگارهای نخستین-:تا اواخر قرن اول هجری- بیشتر شکل روایت وحدیث داشت، کم کم شکل فتوا نیز یافته بود ؛ و لذا در اواخر دوران بنی امیه و اوایل بنی عباس فقهای بسیاری بودند که با استفاده از شیوه های بدعت آمیز همچون قیاس و استحسان۱ احکام اسلامی را طبق نظر خود- که در واقع غالبا نظر قدرتمندان حاکم بود- صادر می کردند. 👆 عیناً همین عمل درباره تفسیر قرآن نیز انجام می گرفت. تفسیر قرآن طبق رأی و نظر مفسر ، از جمله کارهایی بود که می توانست به آسانی، حکم خدا را در نظر مردم دگرگون سازد و آنها را به آنچه مفسر خواسته است- که او نیز اکثراً همان می خواست که حاکم خواسته بود- معتقد کند. 🔮بدین گونه بود که از قدیم ترین ادوار اسلامی، فقه و حدیث و تفسیر ، به دو جریان کلی تقسیم شد⬇ 1⃣ یکی جریان وابسته به دستگاه حکومت های غاصب ، که در موارد بسیاری ، حقیقت ها را فدای مصلحت های آن دستگاه ها ساخته و در برابر بهای ناچیزی، حکم خدا را تحریف می کردند؛ 2⃣ و دیگری جریان اصیل و امین که هیچ مصلحتی را بر مصلحت تبیینِ احکامِ درست الهی مقدم نمی ساخت و قهراً در هر قدم ، رویاروی دستگاه حکومت وفقاهت مزدورش قرار می گرفت؛ و از آن روز در غالب اوقات ، شکل قاچاق و غیررسمی داشت. 👆 با این آگاهی، به وضوح میتوان دانست که فقه جعفری در برابر فقه فقیهان رسمی روزگار امام صادق فقط یک اختلاف عقیده دینی ساده نبود ؛ بلکه در عین حال دو مضمون معترضانه را نیز با خود حمل می کرد. ادامه دارد.... ۲۲۵ ۱- ( ح س ن ) نیکودیدن @ketabkhanehmodafean