معرفی کتاب "خداحافظ کرخه " داوود امیریان یک جاعل است!😳 البته یک جاعل خوب و دوست‌داشتنی که فتوکپی شناسنامه‌اش را دستکاری کرده تا بتواند به جبهه برود. او در کتاب«خداحافظ کرخه» خودش شرح می‌دهد که متولد 1349 است اما تاریخ تولدش را به 1348 تغییر می‌دهد. همه خاطرات رزمندگان، دلچسب و خواندنی‌اند. حال که یک نویسنده و طنزپرداز دست به‌قلم برده، طبیعی است که خواننده انتظار داشته باشد این حلاوت و شیرینی چندبرابر شود. امیریان هم این انتظار را برآورده کرده و کتابی تحویل مخاطب داده، لبریز از صحنه‌های مهیج و شاد. البته که این یک سوی ماجراست و در سوی دیگر، پرواز غریبانه بچه‌هایی است که دوست و همسنگر امیریان بوده‌اند. چنانچه شهادت مجید حسن‌زاده یکی از صحنه‌های تاثیرگذار و غم‌آلود کتاب است. با این همه، او نشان می‌دهد که زندگی به موازات شهادت در جبهه‌ها جریان داشته. به همین خاطر، از شناو فوتبال در جبهه می‌گوید.🏊‍♀🏊‍♂🤽‍♀ اگرچه جنگ روی خشن خود را به او هم نشان می‌دهد و امیریان مجروح می‌شود.🤕 اما بعد از خوب شدن دوباره به جبهه می‌رود و این بار بیماری گال می‌گیرد و مجبور به برگشت می‏شود. 🤢 دوباره به جبهه می‌رود و باز هم مجروح می‌شود.🤕 این بار به مشهد برده می‌شود برای مداوا. اما باز هم به جبهه می‌آید! تا راوی حمله شیمیایی عراق و حمله منافقان به کرمانشاه و شهادت خیلی از بچه‌ها باشد.😊 پایان کتاب، پایان جنگ است و خداحافظی امیریان و دوستانش با کرخه😉