📜 سیزدهم محرم 📜
🔘 #بخش_سوم
+زینب گفت:
"ای کوفیان! ناله هاتان آرام نگیرد و چشمانتان تا ابد پُر از اشک باد!"
"جز زور بازو و ثروت های آلوده و گناهان انباشته چه فضیلتی دارید؟"
"نه پیمان تان را بهایی است و نه سوگندتان را اعتباری."
"جز لاف، جز خودستایی، جز دشمنی و دروغ،جز در عیان مانند کنیزکان تملق گویی و در نهان با دشمنان ساختن چه دارید؟"
••• آنقدر گفت، تا همه گریه سر دادند و فغان کردند •••
+ زینب ادامه داد:
"گریه کنید که سزاوار گریستنید."
"بیش بگریید و کم بخندید."
"با چنین ننگی که برای خود خریدید چرا نگریید؟"
"کدامین ننگ، ننگین تر از کشتن فرزند پیامبر و سید جوانان بهشت؟"
"کسی را کُشتید که چراغ راهتان بود و یاور روزهای تیره تان."
"کسی که در جنگ پناه تان بود و در صلح مایۀ آرامش و التیام تان."
"سر خجلت فرو افکنید که گذشته خود را بر باد دادید و آینده تان را تباه کردید."
"تعجب نکنید اگر از آسمان خون ببارد."
"شما مردمان پارۀ تن رسول الله را به دم هزاران تیغ دادید، جنایتی مرتکب شدید که نزدیک است آسمان بر زمین افتد و زمین بشکافد و کوهها درهم بریزند."
"کار ناپسندی مرتکب شدید که زشتی آن سراسر دنیا را پُر می کند."
"ایمن نباشید از کیفر این گناه، پروردگار ما در کیفر گناهان شتاب نمی کند، اما خون مظلومان را بی کیفر نمی گذارد."
"دامن های پُر از سنگ از دستان رها شد، و تنها ندامت مانده بود و سرافکندگی."
"و گریه و اشک و ماتم•••"
✔️ ادامه دارد • • •
● ۳۶ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده